گربه و شمعدانی

جی۵ لاین: زن جوانی گربه اش را تعلیم داده بود تا هنگام شام خوردن او شمعدانی در دست بگیرد. گربه که این کار را به خوبی یاد گرفته بود، موجب رضایت زن شد. بنا براین او تصمیم گرفت یک شب دوستانش را برای شام به خانه ی خود دعوت کند تا گبه ی هنرمند خود را به آنها نشان دهد. وقتی که میز شام چیده شد،گربه روی میز پرید و شمعدان را در دست گرفت. یکی از دوستان زن برای اینکه گربه را از این کار باز دارد،مقداری غذا در برابر گربه قرار داد، اما گربه نسبت به غذا بی اعتنا بود. یکی از مهمانها تکه گوشتی جلوی گربه گرفت، ولی باز هم گربه حرکتی نکرد. عاقبت یکی از مهمانها جعبه ای را روی میز گذاشت و در ان را باز کرد. موشی زنده از جعبه بیرون پرید گربه شمعدان را انداخت و به تعقیب موش پرداخت. نکته: متاسفانه، خیلی ها مثل گربه ی حکایت بالا هستند.به نظر انسانهای با فضیلتی می رسند، اما به محض رسیدن به لذایذ زندگی، به دنبال آنها می دوند و هر چیز دیگری را فراموش می کنند و اعتبار، آبرو و غرورشان را از خاطر می برند.”شری کارتر اسکات” می گوید:انسان فروتن کسی است که در فضیلت  خود هم دارای باور است و هم فروتنی دارد،ولی همچنین توانایی درک محدویت هر یک را نیز داراست. فرزانه ای ژرف نگر در ادامه می گوید:معنویت را فضیلتهای ساختگی به وجود نمی آورد، چون اگر فضیلت ساختگی باشد، دیگر فضیلت نخواهد بود.

منبع تصویر:blog
منبع اصلی:نیم کیلو باش ولی خودت باش!جلد دوم/سعید گل محمدی/انتشارات آسیم
2
  •  نظرتون رو بفرستیدو اگر از دیدگاه دوستان دیگه هم خوشتون اومد،برای تأیید روی علامت + کلیک کنید.

هر روزساعت۷صبح یک داستان مثبت درجی۵لاین منتشر میشود.برای دریافت آن در ایمیلتان“فیدبرنر”را مطالعه فرمایید. برای مطالعه ی کلیه ی داستان های مثبت این کتاب می توانید خرید ازانتشارات آسیم داشته باشید تا علاوه برحمایت ازمولف گرانقدر در توسعه ی مثبت اندیشی بکوشیم.

برچسب ها: , , , , , , , ,

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
3 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
maryam
maryam
10 سال قبل

همین داشتن اخلاصه که مشخصه میکنه چند مرده حلاجیم!

شهزاد
شهزاد
10 سال قبل

پس نتیجه میگیریم نه تنها گربه هفت تا جون بلکه هفت مرحله هم داره تا وسوسه بشه، بازم صد رحمت به گربه انسان ها به مرحله دومم نمیرسند هم جونشون هم وسوسه کردنشون

سما
سما
10 سال قبل

متاسفانه خیلی درگیر ظواهر امور شدیم تقریبا میشه گفت هر کار خوبی رو در حدی انجام میدیم که ظاهر خوبی داشته باشه شایدم باطنا به اون کار باور نداشته باشیم خوشبختانه یکی هست که همیشه ما رو محک میزنه و تمام نیات و باورامونو میدونه