جی5 لاین: دختر جوانی مدتی قبل از جشن عروسی اش آبله سختی گرفت و در بستر بیماری افتاد. بیماری اش شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند.
دختر همواره نگران صورت خود بود که جای آبله تمام آن را پوشانده و از شکل افتاده است.
نامزد او به عیادتش رفت و از درد چشم و کم سو شدنشان نالید.
موعد عروسی فرا رسید. مرد جوان عصازنان دست عروس را گرفته بود.
مردم می گفتند: چه خوب! همان بهتر که عروس نازیبا، شوهرش نابینا باشد.
پانزده سال پس از آن روز، زن از دنیا رفت. مرد عصا را کنار گذاشت و چشمانش را گشود. همه متحیر شده بودند.
مرد گفت: ” من فقط شرط عشق را به جا آوردم.”
جی5 لاین . کام
منبع اصلی: کتاب تو توی؟!-جلد دوم/امیررضا آرمیون/نشر ذهن آویز
منبع تصویر: Ianmartin Photography
بازنویسی و انتشار: معصومه خداکرمی
هر روز، ساعت ۷ صبح یک داستان مثبت در جی۵ لاین منتشر خواهد شد، اگر می خواهید روزی یک داستان انرژی بخش به ایمیل شما ارسال شود، صفحه “فیدبرنر” را مطالعه فرمایید. همچنین برای دیدن سایر داستان ها به صفحه لیست داستان های مثبت مراجعه کنید.
آفرین به این مرد :laugh:
چه مرد احساساتی تو این دوره زمونه کم پیدا میشه همچین مردی .پسرها یه ذ ره یاد بگیرن
نه شوهر من هم به نظرم خیلی احساساتی و مهربونه! من هر چی داستان مرد فداکار می خونم یاد همسرم میافتم
ایول به این مردونگی ایییییول
یه کم اغراق آمیز بود ولی قشنگ بود 😎
سعید جون داستانه دیگه ، تو داستانا همیشه یه کم اغراق هست. اصلا می گن اعراق یکی از آرایه های ادبی هست دیگه. سخت نگیر داداش!
خیلی خوب مردا هم شاخ در اوردن.راست میگن که مردخوب از قدیم ی افسانه بوده
سلام؛ دیروز که به این صفحه سر زدم چند تا نظر ثبت شده بود ولی حالا هیچکدومشون نیست. فکر کنم وقتی که سایتتون هک شد اونام حذف شدن! چند تا صفحه دیگم که نگاه کردم بعضی از نظراتشون حذف شده بود. لطفا مسؤلان سایت اگر میتونن تمام نظرات حذف شده رو برگردونن آخه بعضی از نظرات دوستان از خود داستانها بیشتر به ما انرژی میده!