عروس و مادر شوهر!
جی۵ لاین:دختری ازدواج کرد، ولی هرگز نمی توانست با مادر شوهرش کنار بیاید و هر روز با هم جر و بحث می کردند، عاقبت یک روز دختر نزد دارو سازی که دوست صمیمی پدرش بود […]
جی۵ لاین:دختری ازدواج کرد، ولی هرگز نمی توانست با مادر شوهرش کنار بیاید و هر روز با هم جر و بحث می کردند، عاقبت یک روز دختر نزد دارو سازی که دوست صمیمی پدرش بود […]
جی۵ لاین:پیرمردی ضعیف و رنجور تصمیم گرفت با پسر و عروس و نوه ی چهار ساله اش زندگی کند. دستان پیرمرد می لرزید، چشمانش تار شده بود و گام هایش مردد و لرزان بود. اعضای […]
جی5 لاین: دختر جوانی مدتی قبل از جشن عروسی اش آبله سختی گرفت و در بستر بیماری افتاد. بیماری اش شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند. دختر همواره نگران صورت خود بود که […]
جی5 لاین: نوزده ساله بودم و تازه عروس. هر روز صبح شوهرم را تا آستانه ی در همراهی می کردم، غذایش را به دستش می دادم و وقتی شروع به رفتن می کرد برایش دست […]