داستان چهار فصل زندگی…

جی۵ لاین: مردی چهار پسر داشت.آنها را به ترتیب به سراغ درخت گلابی ای فرستاد که در فاصله ای دور از خانه شان روییده بود.پسر اول در زمستان،دومی در بهار،سومی در تابستان و پسر چهارم نیز در پاییز به کنار درخت رفتند. سپس پدر همه را فرا خواند و از آنها خواست که بر اساس آنچه دیده بودند درخت را توصیف کنند. پسر اول گفت: درخت زشتی بود، خمیده و در هم پیچیده. پسر دوم گفت: نه … درختی پوشیده از جوانه بود و پر از امید شکفتن. پسر سوم گفت: درختی بود سر شار از شکوفه های زیبا و عطر آگین و با شکوه ترین صحنه ای بود که تا به امروز دیده ام.پسر چهارم گفت: نه!! درخت بالغی بود پر بار و میوه هایی پر از زندگی و زایش. مرد لبخندی زد و گفت: همه شما درست گفتید ، اما هر یک از شما فقط یک فصل از زندگی درخت را دیده اید! شمانمی توانید درباره یک درخت یا یک انسان بر اساس یک فصل قضاوت کنید. اگر در زمستان تسلیم شوید، امید شکوفایی بهار و زیبایی تابستان و باروری پاییز را از کف داده اید! مبادا بگذاری درد و رنج یک فصل ، زیبایی و شادی تمام فصل های دیگر را نابود کند! زندگی را فقط با فصل های دشوارش ببین ، در راههای سخت پایداری کن. لحظه های بهتر بالاخره از راه می رسند….

منبع تصویر:blog 
منبع اصلی:آگاهانه رها شدن/نسرین عفتی بارن/ انتشارات پلک

  •  نظرتون رو بفرستیدو اگر از دیدگاه دوستان دیگه هم خوشتون اومد،برای تأیید روی علامت + کلیک کنید.

هر روزساعت۷صبح یک داستان مثبت درجی۵لاین منتشر میشود.برای دریافت آن در ایمیلتان“فیدبرنر”را مطالعه فرمایید. برای مطالعه ی کلیه ی داستان های مثبت این کتاب می توانید خرید ازانتشارات پلک   داشته باشید تا علاوه برحمایت ازمولف گرانقدر در توسعه ی مثبت اندیشی بکوشیم.

برچسب ها: , , , , , , ,

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
3 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
فاطمه
فاطمه
9 سال قبل

ما انسانها گاهی انچه در پیش رو داریم و آنچه در لحظه حال با آن مواجه هستیم را دیده غافل از چیزی هستیم که نمی بینیم.
پسر اول فقط زمستان را دید و اگر صبر می کرد شکوفایی و زیبایی بهار را می دید کاملا نظرش متفاوت می بود.
ما انسانها اگر در برابر مشکلات شکیبایی پیشه کنیم و بلافاصله جا نزنیم و لب به شکایت نگشاییم چ بسا از مشکلات درهای رحمت بسیاری به رویمان باز شود که از آن بی خبر بوده ایم.

کاربران ناشناس
کاربران ناشناس
10 سال قبل

:yes: :timeout: :devil:

میترا
میترا
10 سال قبل

گاهی پیش می آید که ما می توانیم تنها یک بعد از مشکل زندگیمان راببینیم درست مثل درختی که در پاییز ببینیم!
اگر ناامیدی وترس از مبهم بودن مشکل به ما اجازه حرکتی در جهت حل آن ندهد درست وثل این است که کشاورز از پاییز وزمستان درخت از درخت دلسرد شود و پای آن کود نریزد وهرس نکند .آن گاه سرسبزی بهاری درخت و پر باری تابستانش را نخواهد دید!!!!
پس به مشکلات یک قدم جلوتر نگاه کنیم که چه تجربه ودرسی از آن برای باقی زندگی میشود گرفت!!!