حالا من کى مى تونم برم خونه‌مون ؟

جی۵ لاین:فرهاد و هوشنگ هر دو بیمار یک آسایشگاه روانى بودند. یکروز همینطور که در کنار استخر قدم مى زدند فرهاد ناگهان خود را به قسمت عمیق استخر انداخت و به زیر آب فرو رفت.
هوشنگ فوراً به داخل استخر پرید و خود را در کف استخر به فرهاد رساند و او را از آب بیرون کشید.
وقتى دکتر آسایشگاه از این اقدام قهرمانانه هوشنگ آگاه شد، تصمیم گرفت که او را از آسایشگاه مرخص کند.
هوشنگ را صدا زد و به او گفت: من یک خبر خوب و یک خبر بد برایت دارم. خبر خوب این است که مى توانى از آسایشگاه بیرون بروى، زیرا با پریدن در استخر و نجات دادن جان یک بیمار دیگر، قابلیت عقلانى خود را براى واکنش نشان دادن به بحرانها نشان دادى و من به این نتیجه رسیدم که این عمل تو نشانه وجود اراده و تصمیم در توست.

و اما خبر بد این که بیمارى که تو از غرق شدن نجاتش دادى بلافاصله بعد از این که از استخر بیرون آمد خود را با کمر بند حولة حمامش دار زده است و متاسفانه وقتى که ما خبر شدیم او مرده بود.
هوشنگ که به دقت به صحبتهاى دکتر گوش مى کرد گفت: او خودش را دار نزد. من آویزونش کردم تا خشک بشه…
حالا من کى مى تونم برم خونه‌مون ؟

 جی۵ لاین . کام

  • منبع اصلی: ایمیل ارسالی از دوست خوبمون آقای محسن ناظری
  • منبع تصویر:blog sky
نظرتون رو بفرستیدو اگر از دیدگاه دوستان دیگه هم خوشتون اومد،برای تأیید روی علامت + کلیک کنید.

هر روزساعت۷صبح یک داستان مثبت درجی۵لاین منتشر میشود.برای دریافت آن در ایمیلتان“فیدبرنر”را مطالعه فرمایید.

برچسب ها: , , , , ,

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
3 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
الینا
الینا
11 سال قبل

خب از نظر هوشنگ که نگاه کنیم در حقیقت اون یه دیوونه بوده اما موقعی که دوستش خودش رو به داخل استخر میندازه اون از نظر یه دوست به اون موضوع نگاه می کنه و اون رو نجات میده در حقیقت احساس دوستی هوشنگ به دوستش کمک کرده
اما موقعی که اون رو به جالباسی اویزون میکنه احساس دیوونگی اون رو میکشه نه هوشنگ 😀

هومان
11 سال قبل
پاسخ به  الینا

احساس دیونگی نیست.شناخت نا کافی هستش.هر چی خیس بشه آویزونش میکنیم تا خشک بشه.دقیقا مثل کودکی که تا ندونه مار نیش میزنه با مار بازی میکنه.اون هم نمیدونسته اگه دوستش رو آویزون کنه تا خشک بشه در واقع خفه میشه.بیچاره حوله ام که روزی صد بار دارش میزنم

ناهید
ناهید
11 سال قبل

باسلام اینم یه نمونه بارزازندونم کارای افراد که نه تنها مشکلی و حل نمکنن بلکه کاری میکنن که پشیونیشم فایده نداره افرادی مثه هوشنگ با فکر خودشون مشکل رو حل میکنن که متاسفانه اغلب اشتباست اون از نظر روان سالم نبوده ونمیشه بهش اعتماد کرد کار رو باید به کاردان سپردباید در زمینه های مختلف مطالعه داشته باشیم واز یه متخصص ومشاور کمک بگیریم تا مسئله موردنظرحل بشه اینجوری مطمئنا پشیمونم نمیشیم