داستان احمق باهوش
جی5 لاین: ملا نصرالدین روزها در بازار گدایی می کرد. مردم دو سکه، یک طلا و دیگری نقره به او نشان می دادند و از او می خواستند که یکی را بردارد و او هر دفعه […]
جی5 لاین: ملا نصرالدین روزها در بازار گدایی می کرد. مردم دو سکه، یک طلا و دیگری نقره به او نشان می دادند و از او می خواستند که یکی را بردارد و او هر دفعه […]
جی5 لاین: سخنران در حالی که 100 هزار تومان بالای دست برده بود از تمام حضار در سمینار پرسید: ” چه کسی این 100هزار تومانی را می خواهد؟ همه دستها بالا رفت. سخنران 100 هزار تومانی […]
جهت دانلود داستان صوتی “وقت شناسی” کلیک نموده و این داستان را با بلوتوث به دوستتان هدیه دهید. حجم فایل: 0.97 مگا بایت چنانچه قادر به شنیدن داستان های صوتی نیستید مرورگر خود را به روز نمایید. دانلود آخرین نسخه […]
جی5 لاین: روزی مردی کنار ساحل نشسته بود. از دور ماهیگیری را دید که در حین ماهیگیری، ماهی های بزرگ را از تور درمی آورد و دوباره به دریا می انداخت و ماهی های کوچک […]
جی5 لاین: مادر نان را به سه تکه تقسیم کرد و آن را به فرزندانش داد. نگهبان آرام گفت: چیزی برای خودش نگه نداشت. سرباز گفت: چون گرسنه نبود. نگهبان دوباره گفت: چون مادر است. پیشنهاد […]
جی5 لاین: روزی از چرچیل برای سخنرانی در مدرسه ای دعوت شد. مدیر مدرسه به بچه ها گفت که فرد بسیار مهمی برایشان صحبت خواهد کرد و بهتر است از بین گفته هایش نکته برداری […]
جی5 لاین: روزی جراحی برای تعمیر اتومبیلش به یک تعمیرگاه رفت. تعمیرکار بعد از تعمیر ماشین به پزشک نگاهی کرد و گفت: “جناب دکتر من تمام اجزای ماشین را می شناسم و هر ایرادی که داشته […]
جهت دانلود داستان صوتی “ شام آخر“ کلیک نموده و این داستان را با بلوتوث به دوستتان هدیه دهید. حجم فایل: 1.26 مگا بایت چنانچه قادر به شنیدن داستان های صوتی نیستید مرورگر خود را به روز نمایید. دانلود آخرین […]
جی5 لاین: در شبی زیبا مراسم کنسرت تک نوازی یکی از استادان موسیقی برگزار شد. تماشاگران از فرط شادی فریاد می زدند و تشویق می کردند. پس از مراسم یکی از تماشاگران به طرف استاد […]
جی5 لاین: پیرزنی برای سفیدکاری منزلش، کارگری را استخدام کرد. وقتی کارگر وارد خانه شد شوهر پیر و نابینای او را دید. در ابتدا دلش برای این زن و شوهر پیر می سوخت اما بعد از […]
جی5 لاین: سرباز بودم. ما را برای اجرای مراسمی به حرم امام برده بودند. گرسنه بودم. سرم را برگرداندم. دو تا خانم در کنار مسجد نشسته بودند و در حال پخش کردن نذری بودند. لقمه […]
جی5 لاین: روزی اینشتین در شهر غریبی در حال قدم زدن بود، که یکی از دوستانش او را دید. بعد از آنکه کمی با هم بودند دوستش از او پرسید که چرا با این مقام و […]
جی۵ از علاقه مندان به تولید محتوا در محیط وب با شرایط زیر دعوت به همکاری می کند: مسئولیت پذیر علاقه مند به کارهای تیمی علاقه مند به مطالعه علاقه مند به مطالعه کتاب های […]
جی5 لاین: دو مسافر برای رفع خستگی در کنار رودخانه ای توقف کردند. دختری می خواست از رودخانه بگذرد اما توان آن کار را نداشت و نیازمند کمک بود. یکی از آن دو مرد دختر را […]
جی5 لاین: مرد خردمندی در میانه راه با مسافری گرسنه برخورد کرد. غذایش را با او تقسیم کرد و تا قسمتی از مسیر با هم همسفر شدند. مسافر سنگی قیمتی در میان وسایل مرد خردمند دید و […]
جهت دانلود داستان صوتی “ عشق و ازدواج چیست؟ “ کلیک نموده و این داستان را با بلوتوث به دوستتان هدیه دهید. حجم فایل: 2.39 مگا بایت چنانچه قادر به شنیدن داستان های صوتی نیستید مرورگر خود را به روز نمایید. دانلود […]