جی5 لاین: مرد خردمندی در میانه راه با مسافری گرسنه برخورد کرد. غذایش را با او تقسیم کرد و تا قسمتی از مسیر با هم همسفر شدند. مسافر سنگی قیمتی در میان وسایل مرد خردمند دید و چون در زندگی مشکلات مالی بسیاری داشت از مرد خردمند خواست که آن سنگ را به او بدهد.
مرد خردمند هم بی درنگ پذیرفت و سنگ را به او داد. مدتی بعد مسیر آن دو از هم جدا شد.
مسافر از داشتن آن سنگ قیمتی بسیار شادمان بود و به این فکر می کرد که با آن سنگ باارزش تمام مشکلاتش حل می شود و تا آخر عمر دیگر غصه پول و ثروت ندارد و هرآنچه بخواهد، می تواند داشته باشد.
اما بازگشت و به دنبال همسفرش گشت تا اینکه پس از روزها او را یافت و سنگ را به او پس داد و گفت: “به من آن چیزی را بده که به تو این قدرت را داد تا بتوانی این سنگ با ارزش را به من ببخشی.”
جی5 لاین . کام
منبع اصلی: کتاب تو توی؟!-جلد دوم/امیررضا آرمیون/نشر ذهن آویز
منبع تصویر: Green Gem Foundation
بازنویسی و انتشار: معصومه خداکرمی
هر روز، ساعت ۷ صبح یک داستان مثبت در جی۵ لاین منتشر خواهد شد، اگر می خواهید روزی یک داستان انرژی بخش به ایمیل شما ارسال شود، صفحه “فیدبرنر” را مطالعه فرمایید. همچنین برای دیدن سایر داستان ها به صفحه لیست داستان های مثبت مراجعه کنید.
این دست ودلبازی وایثاررا باید در جانبازان و
شهدایی و…. یافت کمه چیزی گرانترو قیمتیتر
به خاطر ارامش واسایش دیگران پرداخت نمودن
یادشان گرامی وراهشان پررهرو
خیلی عالی بود :-)) 🙂
به مال دنیا دل نبندیم
واقعا قناعت ثروت است
ثروت حقیقی را باید در دل جستجو کرد نه در جیب!