مطالب مرتبط با غرور

غرور

جی۵ لاین:یک روز گرم،شاخه ای مغرورانه  با تمام قدرت خودش را تکاند. ه دنبال آن برگ های ضعیف و کم طاقت جدا شدند و آرام بر روی زمین افتادند. شاخه چندین بار این کار را […]

ادامه مطلب

چشمه

جی۵ لاین: در باغی چشمه‌ای‌بود و دیوارهای بلند گرداگرد آن باغ، تشنه‌ای دردمند بالای دیوار با حسرت به آب نگاه می‌کرد. ناگهان خشتی از دیوار کند و در چشمه افکند. صدای آب مثل صدای یار […]

ادامه مطلب

چشمه

جی۵ لاین:درباغی چشمه‌ای‌بود و دیوارهای بلند گرداگرد آن باغ، تشنه‌ای دردمند بالای دیوار با حسرت به آب نگاه می‌کرد. ناگهان خشتی از دیوار کند و در چشمه افکند. صدای آب مثل صدای یار شیرین و […]

1 دیدگاه مفید - ادامه مطلب

تنها زمان بزرگی عشق را درک می کند

جی۵ لاین:در روزگارهای قدیم جزیره ای دور افتاده بود که همه ی احساسات در آن زندگی می کردند: شادی، غم، دانش، عشق و باقی احساسات. روزی به همه ی آنها اعلام شد که جزیره  در […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

فاصله ی بین مشکل و راه حل

جی۵ لاین: روزی دو پسر جوان نزد استادی آمدند و از او پرسید:” فاصله ی بین هر مشکل تا راه حل آن به چه میزان است؟” استاد اندکی تامل کرد و گفت:” فاصله ی مشکل […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

فاصله ی بین مشکل و راه حل

جی۵ لاین:روزی دو پسر جوان نزد استادی آمدند و از او پرسیدند:” فاصله ی بین هر مشکل تا راه حل آن به چه میزان است؟” استاد اندکی تامل کرد و گفت:” فاصله ی مشکل یک […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

من ایرانی ام!

جی۵ لاین: شاید همه ی ما بارها این جمله را شنیده باشیم که” علم اگر در ثریا باشد مردانی از سرزمین پارس بدان دست خواهند یافت.” بدون شک در طی قرون گذشته تا به اکنون این […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

پیشگویی

جی۵ لاین: روزی پیشگوی پادشاهی به او گفت که در روز و ساعت مشخصی بلای عظیمی برای پادشاه اتفاق خواهد افتاد. پادشاه از شنیدن این پیشگویی خوشحال شد. چرا که می توانست پیش از وقوع حادثه […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

دری گشوده به رهایی

جی۵ لاین: مردی نابینا درون قلعه ای گرفتار شده بود و نومیدانه می کوشید خودش را نجات دهد. چاره را در این دید که با لمس کردن دیوارها دری برای رهایی پیدا کند. پس گرداگرد […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

گربه و شمعدانی

جی۵ لاین: زن جوانی گربه اش را تعلیم داده بود تا هنگام شام خوردن او شمعدانی در دست بگیرد. گربه که این کار را به خوبی یاد گرفته بود، موجب رضایت زن شد. بنا براین […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

پیمودن جاده ها

جی۵ لاین:مرد کوله پشتی اش را برداشت و راه افتاد.رفت که دنبال خدا بگردد و گفت: تا کوله ام از خدا پر نشود،بر نخواهم گشت.نهالی رنجور و کوچک کنار راه ایستاده بود.مسافر با خنده ای […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

چشمه

جهت دانلود داستان صوتی  “چشمه” کلیک نموده و این داستان را با بلوتوث به دوستتان هدیه دهید. حجم فایل:1:51 MB  مدت زمان فایل :2:12ثانیه چنانچه قادر به شنیدن داستان های صوتی نیستید مرورگر خود را به روز نمایید. دانلود آخرین […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

شیرجه

جی۵ لاین: مرد جوان مسیحی که مربی شنا و دارنده ی چندین مدال المپیک بود، به خدا اعتقادی نداشت. او چیزهایی را که درباره ی خدا و مذهب می شنید، مسخره می کرد. مرد جوان شبی […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

خراش های عشق !

جی۵ لاین :  يک روز گرم تابستان ، پسر کوچکی با عجله لباسهايش را در آورد و خنده کنان داخل درياچه شيرجه رفت. مادرش از پنجره نگاهش مي کرد و از شادي کودکش لذت ميبرد. […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

غرور یک شاخه !

جی5 لاین: یک روز گرم، شاخه ای مغرورانه با تمام قدرت خودش را تکاند. به دنبال آن برگ های ضعیف و کم طاقت جدا شدند و آرام بر روی زمین افتادند. شاخه چندین بار این […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب