از این دست بدی،از اون دست پس می گیری

جی۵ لاین: اول بگم ازاین اتفاقا خیلی توزندگیم اتفاق افتاده اما اینی که میخوام تعریف کنم هیچ وقت ازیادم نمیره .یادم سال سوم دانشگاه بودم توتهران.اون موقع هرماه پدرم مبلغی روبعنوان کمک هزینه یاهرچیزی که میشه اسمش روگذاشت،میریخت توحسابم.از اونجایی که بچه اول بودم.همیشه حس مستقل بودن وروی پای خود ایستادن روداشتم.همین باعث میشد هیچ وقت ازپدرم پول نخوام. اونم چون عادتم رومیدونست بدون اینکه چیزی بهش بگم،هرماه مبلغی رومیریخت توحساب. یه بارکه رفتم ازحسابم پول بردارم دیدم حسابم خالیه.تعجب کردم گفتم حتما بابام یادش رفته.توکیفمم فقط 2هزارتومن داشتم. سه روز به همین ترتیب گذشت ومن طبق عادت اصلا به پدرم چیزی درمورد پول نگفتم. روز چهارم که داشتم پیاده از دانشگاه برمیگشتم.پشت چراغ قرمز بچه ای رودیدم که باحسرت داشت ساندویچ خوردن بچه ای که توماشین نشسته بود رومی دید. پسربچه گل میفروخت ،به بهانه گل خریدن صداش زدم.1500تومن بهش دادم وفقط 1شاخه گل رز ازش خریدم.گفتم حالا برو برای خودت ساندویچ بخر.فقط 500تومن توکیفم مونده بود.اون شب تاصبح بخاطر بچه گل فروش خوابم نبرد.فردا با500تومنی که داشتم رفتم دانشگاه.وقتی رسیدم،دیدم اسامی برندگان مسابقه دانستانهای قرانی که هرماه تودانشگاه برگزار میشد روزده بودن توبرد. ناخوداگاه چشمم به اسم خودم خورد.برنده بیست ودوهزارتومن پول نقد

جی۵ لاین . کام
خاطره ای از دوست خوبمون : مریم عباسی
ارسال شده از: شیراز
منبع تصویر:  persiangig

هر پنجشنبه، یکی از خاطرات ارسالی توسط بازدیدکنندگان منتشر خواهد شد، برای مطالعه سایر خاطره ها به صفحه “لیست خاطره های مثبت” و جهت ارسال خاطره خود به صفحه “ارسال خاطره” مراجعه فرمایید!

برچسب ها: , , , , ,

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
8 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
shahzad
shahzad
11 سال قبل

دنیا دار مکافات هر کار کنی جوابشو تو همین دنیا میگیری. فقط ماها چشامون بسته است و یادمون میره مشکلی که برامون پیش میاد نتیجه کدوم اشتباهه یا شادی که برامون میاد فکر میکنیم فقط خودمون باعث شدیم درصورتیکه که همه اونا روطبق اعمال و رفتار ما خدا جواب میده. دوست عزیز خیلی خوشحالم و امیدوارم پاکی دلتون رو همیشه داشته باشید و خدا همه قلب ها رو از نام خودش بی نصیب نکنه.

سولماز مهری
سولماز مهری
11 سال قبل

باید بی توقع خوبی کنیم و منتظر پاداش فوری نباشیم شاید واقعا ایزد بخواد جواب خوبیهامونو تو بیابون و روز سختی بده.

مینو
مینو
11 سال قبل

داستان پول دادن یه اقای معلم رم به پدرش شنیدید؟ جریانش تو بخشهای مختلف و رسانه های گوناگون منتشر شده و چند وقت پیش یه اگهی بازرگانی هم با همین ایده ساخته شده بود. یه اقای معلمی که فکر میکنم اقای شفیعی کدکنی بودش برای اینکه پدرش در مقابل بچه های فامیل خجالت زده نشه و بتونه بهشون عیدی بده 1000تومن (همه ی حقوقش)رو به ایشون میده بعد از تعطیلات عید که میره به محل کارش یه پاکت پول رو از مدیرش به عنوان تشویق میگیره و وقتی پاکت رو باز میکنه میبینه9000تومن هستش،از مدیر تشکرمیکنه و میگه که این… بیشتر بخوانید