سربازی من و لطف خدا !

جی۵ لاین: درسم که تموم شد و مدرک مهندسیم رو گرفتم،به فکر سربازی و علافیش افتادم و مثل اکثر پسرها به تکاپوی معافیت و از این جور کارها…شرایطم یه خرده زیادی واسه معافیت گرفتن بد بود و از دیدگاه دیگه شرایطی مهیا واسه سربازی رفتن داشتم.
تک پسر خانواده بودم و میدونستم که اگه سربازی برم چقدر از زندگی و کار و درآمد عقب میافتم. نا امید شده بودم که یه روز یکی از همکارهای مادرم گفت که چون پدرت عمل قلب کرده،شما معاف میشی.
انگار دنیا رو بهم دادند!! شروع کردیم به پیگیری و پرس و جو. در این پرس و جو ها دوباره نا امید شدم.یه نفر بهمون گفت که چون عمل قلب پدرت پنج سال پیش بوده شما رو معاف نمیکنند.اوضاااعی بود!!  دو روز بعدش یکی دیگه گفت که ربطی به این نداره که چند سال پیش عمل انجام شده ، به نوع عمل ربط داره. آقا مار رو میگی!! داشتم دیوونه می شدم.دیگه راضی شده بودم که برم سربازی و دو سال علافی رو تحمل کنم ولی اینقدر استرس نکشم.به هر زحمتی بود تصمیم گرفتیم که فرم درخواست معافیت رو پر کنیم و سنگ مفت و گنجشک هم مفت…
بعد از یک ماه استرس و خون دل خوردن ،پدرم واسه کمیسیون پزشکی رفت تهران و وقتی برگشت یه نامه  ی مُهر و موم شده دستش بود که زندگی دو سال آینده من در گرو اون بود.یه هفته بعد جلسه نهایی کمیسیون تو مرکز نظام وظیفه ی شهرستان برگزار شد و اعضاء حاضر در جلسه رأی به معافیت من دادند و اینگونه شد که پس از کش و قوسهای فراوان من سربازی نرفتم و همیشه لطف خداوند رو تو این قضیه حس کرده ام.

جی۵ لاین . کام
خاطره ای از دوست خوبمون : حمید
ارسال شده از: اردبیل
منبع تصویر: گوشی آقا حمید

هر پنجشنبه، یکی از خاطرات ارسالی توسط بازدیدکنندگان منتشر خواهد شد، برای مطالعه سایر خاطره ها به صفحه “لیست خاطره های مثبت” و جهت ارسال خاطره خود به صفحه “ارسال خاطره” مراجعه فرمایید!

برچسب ها: , , , , , ,

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
19 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سعید
سعید
11 سال قبل

خدا شانس بده 🙂

آیدا
آیدا
11 سال قبل

من هم از معاف شدنتون خوشحالم.
امیدوارم یه روزی برسه که این دوران سربازی از شکل اجباری به خدمت داوطلبانه تبدیل شه ، یا حتی یه شغل !
تا عمر جوون ها الکی دوسال هدر نره ، هیچکس هم غصه نخوره که چرا بیماری باباش یه کم شدیدتر نبود ، چرا تعداد خواهر هاش بیشتر نبود ، چرا بابام چند ماه سابقه ی جبهه نداشته و از اینجور چیزها که جزء شرایط معافین

ایناز
ایناز
11 سال قبل
پاسخ به  آیدا

هه هه هه هه هه ههه ههه هه

negin
negin
11 سال قبل

هر روز تنگ غروب تو سربازی
صفا داره لب مرز تیر اندازی
تا چهل چراغ پادگان روشن میشه
سر دیگ عدسی غوغا میشه
توی دیگ عدس ، افتاده یک مگس
بخورم ، نخورم گرسنه می مونم
قدر آش ننم رو حالا می دونم 🙂

negin
negin
11 سال قبل

واقعا خوب شد که معاف شدی… ایشالله همیشه سایه پدر و مادر سلامت و شاد بالا سرت باشه 🙂

نجمه سرگل
نجمه سرگل
11 سال قبل

سلام دوست خوبم.
همیشه همین جوریه…..
استرس میاد
حرفهای مختلف میاد
تازه این یه موردشه( البته من سربازی رفتن رو نمیدونم چه حسی دار)
ولی میدونم
اگر همه ما آگاه باشیم به اینکه:
همراهی خدا با آرام و همیشگی است مثل نفس کشیدن
پس هیچ وقت جای هیچ استرسی نمیمونه….
حتی اگر نتیجه همه تلاشهامون به رفتن به سربازی یا پشت کنکور بودن برسه
باز هم این همراهی خدا هست و هیــــــــــــــــــــچ چز سختی وجود نداره.
سبز باشید