چیزهای کوچک زندگی

جی۵ لاین:بعد از حادثه ی یازده سپتامبر که منجر به فرو ریختن برجهای دو قلوی معروف امریکاشد ، یک شرکت از بازماندگان شرکت های دیگری که از این حادثه جان سالم به در برده بودند تا از فضای در دسترس شرکت آنها استفاده کنند. در صبح روز ملاقات مدیر واحد امنیت داستان زنده بودن این افراد را برای بقیه نقل کرد و همه ی این داستانها در یک چیز مشترک بودند و آن اتفاقات کوچک … چیزهای کوچک: مدیر شرکت آن روز نتوانست به برج برسد، چرا که روز اول کودکستان پسرش بود و باید شخصا در کودکستان حضور می یافت. همکار دیگر زنده ماند چون نوبت او بود که برای بقیه شیرینی و دونات بخرد. یکی از خانمها دیرش شد چون ساعت زنگدارش سر وقت زنگ نزد! یکی دیگر نتوانست به اتوبوس برسد. یکی دیگر غذا روی لباسش ریخته بود و به خاطر تعویض لباس تاخیر کرد. اتومبیل یکی دیگر روشن نشده بود. یکی دیگر درست موقع خروج از منزل به خاطر زنگ تلفن مجبور شده بود بر گردد. یکی دیگر بچه اش تاخیر کرده بود و نتوانسته بود سر وقت حاضر شود. یکی دیگر تاکسی گیرش نیامده بود. و یکی که مرا تحت تاثیر قرار داده بود کسی بود که آن روز صبح یک جفت کفش نو خریده بود و با وسایل مختلف سعی کرد به موقع سر کار حاضر شود. اما قبل از اینکه به برجها برسد روی پایش تاول زده بود و به همین خاطر کنار داروخانه ایستاد تا یک  چسب زخم بخرد و به همین دلیل زنده ماند! نکته: هر وقت در ترافیک گیر می افتید، آسانسوری را از دست می دهید، مجبورید بر گردید تا تلفنی را جواب دهید…و همه چیزهای کوچکی که آزارتان می دهد، با خودتان فکر کنید که خدا می خواهد در این لحظه من زنده بمانم.

منبع تصویر:blog
منبع اصلی:خودت باش/سعید گل محمدی/انتشارات آسیم

  •  نظرتون رو بفرستیدو اگر از دیدگاه دوستان دیگه هم خوشتون اومد،برای تأیید روی علامت + کلیک کنید.

هر روزساعت۷صبح یک داستان مثبت درجی۵لاین منتشر میشود.برای دریافت آن در ایمیلتان“فیدبرنر”را مطالعه فرمایید. برای مطالعه ی کلیه ی داستان های مثبت این کتاب می توانید خرید ازانتشارات آسیم  داشته باشید تا علاوه برحمایت ازمولف گرانقدر در توسعه ی مثبت اندیشی بکوشیم.

برچسب ها: , , , , , , , , , ,

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
24 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
http://tedouce.page.tl/se-voit-qul-na-pas-Maillot-psg-2014-evie-de-partager-donc.htm

Vente Maillot de Foot Pas Cher 2013-2014

eso gold
10 سال قبل

Awsome. Have a 5 ones: Couldn’t ask for a better eso gold.

محمد.ح
محمد.ح
10 سال قبل

داستان قشنگی بود، وای من راستش نتونستم منظور دو خط اول را بفهمم.
همچنین چیزهایی خیلی برای خودم اتفاق افتاده بود، یعنی خدا میخواست من فلان کار را انجام ندم،انشاالله اگه شد براتون این داستان در مورد خودم رو میفرستم.

عبدالرحیم
عبدالرحیم
10 سال قبل

هیچ چیز نمی تونم بگم جز :تقدیر و سرنوشت انسان نوشته شده است . تولد و مرگ نوشته شده است ر سول خدا وقتی به معراج رفت در آسمان با عزراییل برخورد کرد (عزراییل از آتش است) و ازش درخواست کرد که بگویید چجور انسان ها رو قبض روحمیکنه. عزراییل توضیح داد درختی که در کنار من می بینی هر وقت برگی خشک و کنده شد و بروی لوح محفوظ افتاد من ان را میخوانم و به یارانم دستور میدهم که به سراغ آن انسان برود در ادامه اول از پاهایش شروع میکنم و بعد اعصاب ، استخوان تا به… بیشتر بخوانید

1 2 3 5