اثر نیایش
جی۵ لاین:کارآموزی، پس از مراسم طولانی و خسته کننده ی دعای صبحگاهی در صومعه ای، از پدر روحانی پرسید:« آیا همه ی این نیایش هایی که به ما یاد می دهید، خدا را به ما […]
جی۵ لاین:کارآموزی، پس از مراسم طولانی و خسته کننده ی دعای صبحگاهی در صومعه ای، از پدر روحانی پرسید:« آیا همه ی این نیایش هایی که به ما یاد می دهید، خدا را به ما […]
جی۵ لاین:زنی حدود نود ساله را می شناختم که از هیچ چیز ناراحت نمی شد و هیچ گاه عصبی نبود! پیوسته آرام، پر نشاط و همیشه در آرامشی خدایی بود. با همه کس و همه […]
جی۵ لاین:کشاورزی در یک زمین دو دانه کاشت. یکی دانه ی نیشکر و دیگری دانه ی درخت ” نیم” که درختی گرمسیری و بسیار تلخ است. دو دانه در یک زمین واحد، آبی یکسان دریافت […]
جی۵ لاین:شهری بود به نام شهر پابرهنه ها. در یک صبح سرد زمستانی مردی وارد این شهر شد. وقتی که از قطار پیاده شد، متوجه شد ایستگاه قطار آنجا، همانند همه ایستگاه های قطار مملو […]
جی۵ لاین:زن کشاورزی بیمار شد. کشاورز به سراغ مرد مقدسی رفت و از او خواست برای سلامتی زنش دعا کند. راهب دست به دعا برداشت و از خدا خواست همه ی بیماران را شفا بخشد. […]
جی۵ لاین:یک بار در زمان حضرت موسی خشکسالی سختی پیش آمد و مدت ها طول کشید مردم جمع شده و نزد حضرت موسی رفتند تا برایشان دعا کند که باران ببارد. حضرت موسی پس از […]
جی۵ لاین: زن کشاورزی بیمار شد. کشاورز به سراغ مرد مقدسی رفت و از او خواست برای سلامتی زنش دعا کند. راهب دست به دعا برداشت و از خدا خواست همه ی بیماران را شفا بخشد. […]
جی۵ لاین: این داستان به اواخر قرن پانزدهم بر می گردد: در یک دهکده ی کوچک نزدیک شهر « نورنبرگ»، خانواده ای با هجده بچه زندگی می کردند. پدر خانواده برای امرار معاش این خانواده ی […]
جی۵ لاین: زنی حدود نود ساله را می شناختم که از هیچ چیز ناراحت نمی شد و هیچ گاه عصبی نبود! پیوسته آرام، پرنشاط و همیشه در آرامشی خدایی بود. با همه کس و همه چیز […]
جی۵ لاین:قلب دختر از عشق بود، پاهایش از استواری و دست هایش از دعا. اما شیطان از عشق و استواری و دعا متنفر بود. پس کیسه ی شرارتش را گشود و محکم ترین ریسمانش را […]
جی۵ لاین:ساعت سازی بود که ساعت هم تعمیر می کرد. روزی مردی با ساعتی خراب وارد مغازه شد و گفت:” ساعتم خراب شد. فکر می کنید بتوانید تعمیرش کنید؟” ساعت ساز جواب داد:” خوب، البته […]
جی۵ لاین: زنی را می شناسم که ظاهرا سالیان سال دچار مرض پوستی وحشتناکی بود. پزشکان از علاج او درمانده بودند و زن سخت نومید بود. او بازیگر صحنه بود و می ترسید مبادا ناچار شود […]
جی۵ لاین: روزی امام حسن همراه پدر ارجمندش امیر مومنان علی (ع) به مسجد الحرام برای طواف خانه خدا می رفتند.شنیدند در کنار کعبه شخصی با سوز و گداز خاصی مناجات می کند. امام علی به […]
جی۵ لاین: وقتی اواخر شب از میهمانی برگشت به رایانه اش نگاهی انداخت تا ایمیل های رسیده را چک کند و در آن میان یک ایمیل توجه اش را جلب کرد. آن را خواند: امروز صبح […]
جی۵ لاین: شبی یک کشتی بخار ، در حالی که دریا را می پیمود، گرفتار توفان شد. کشتی چنان تکان می خورد که همه ی مسافران بیدار شده بودند. آنان وحشت زده از توفان ، تعادل […]
جی۵ لاین:سالها قبل که از بزرگراه زندگی عبور می کردم، به تابلویی برخوردم که روی آن نوشته شده بود:” سوپر مارکت بهشتی”. هنگامی که جلوتر رفتم ، درها رقص کنان باز شدند و من داخل […]