جی5 لاین: در زمان های گذشته روستایی بود که مرتب مورد هجوم گاومیش های وحشی قرار می گرفت. گاومیش ها در پی پیدا کردن غذا به مزارع مردم حمله می کردند و محصولاتشان را از بین می بردند. اهالی روستا برای مبارزه با آن ها راه های مختلفی را امتحان کردند اما بی فایده بود. تا اینکه روزی حکیمی برای دیدن یکی از دوستانش به آن روستا آمد. وقتی حکیم پی به مشکل بزرگ روستاییان برد نزد کدخدا رفت تا راه حل تازه ای را با او در میان بگذارد.
او از کدخدا خواست تا به مردم بگوید مقداری غذا از خانه هایشان بیاورند و آن ها را در وسط زمینی بیرون از روستا رها کنند. مردم به ناچار به پیشنهاد او گوش فرا دادند. زمانی نگذشت که گاومیش ها نمایان شدند و تمامی آذوقه ها را تناول کردند. چند روزی به همین منوال ادامه داشت تا اینکه حکیم از اهالی خواست که در اطراف زمین حصار بسازند و قسمتی را که همیشه گاومیش ها از آن وارد زمین می شدند آزاد بگذارند. حیوانات هم که به خوردن غذا در آن زمین عادت کرده بودند بدون هیچ احساس ترسی باز هم برای خوردن غذا به آن مکان می آمدند.
سرانجام کارحصارکشی تمام شد و دروازه ای هم برای قسمت حصار نشده ساخته شد. در نهایت آخرین باری که گاومیش ها وارد زمین شدند در حصاری که مردم برایشان ساخته بودند گیر افتادند. اینگونه مردم موفق شدند نه تنها محصولات خود را از حمله حیوانات در امان بدارند بلکه از پوست و گوشت آن ها نیز استفاده کنند.
جی5 لاین . کاممنبع اصلی: کتاب داستان هایی به کوتاهی زندگی/ ریچارد کوئک/ مرجان توکلی/ انتشارات کتاب پنجره
منبع تصویر: Cepolina Photo
بازنویسی و انتشار: حوریه جعفری
- حتی گاو و گوسفند هم حاضر به خوردن آنها نیستند
- تا امروز گاوی را ندیدم که در تله موش گیر کرده باشد.
- غیبت و زیرآبزنی یکی از عادات همکاران جدیدم بود
- پیرمرد لاغر روی صندلی اتوبوس نشسته بود
هر روز، ساعت ۷ صبح یک داستان مثبت در جی۵ لاین منتشر خواهد شد، اگر می خواهید روزی یک داستان انرژی بخش به ایمیل شما ارسال شود، صفحه “فیدبرنر” را مطالعه فرمایید. همچنین برای دیدن سایر داستان ها به صفحه لیست داستان های مثبت مراجعه کنید.
[…] شاد بخواهید داستانی دیگر در رابطه با گاومیش ها و مرد عاقل بخوانید:گاومیش ها برای پیدا کردن غذا به مزارع حمله می کردند […]