وقتی داشت از مدرسه باز می گشت تلفن همراهش را دزدیدند

جی5 لاین: روزها یکی یکی می گذشتند و سارا به روز تولد 27 سالگی اش نزدیکتر می شد. او در مدرسه ی ابتدایی کار می کرد و بسیار پر مشغله بود. روزی سارا برای اجرای یک پروژه در مدرسه نیازمند یک گرافیست خلاق بود که کار کودک هم انجام داده باشد. فرصت کمی داشت و نمی دانست برای پیدا کردن این فرد کجا را باید بگردد. ناگهان به یاد مریم یکی از دوستان دانشگاهی اش افتاد. او فرد خوبی برای کمک بود اما متاسفانه از بعد از دانشگاه دیگر هیچ خبری از او نداشت.

چند روز بعد سارا وقتی داشت از مدرسه باز می گشت تلفن همراهش را دزدیدند. از آنجایی که او اطلاعات زیادی را در تلفن همراهش ذخیره کرده بود و از این رو وابستگی زیادی به آن داشت بسیار پریشان و ناراحت شد. با این وجود کمی بعد به خود آمد و فکر کرد که حتما در این اتفاق خیری در کار است و خیلی سریع روحیه خود را به دست آورد و شروع به تجسم یک گوشی, جدید و فرصت هایی نو کرد که انتظارش را می کشید.

یک روز پس از دزدیده شدن گوشی سارا باید خبر مهمی را به مادرش می رساند اما متاسفانه شماره تلفن مادرش را حفظ نبود بنابراین مجبور شد به محل کار مادرش مراجعه کند. وقتی به آنجا رسید ناگهان متوجه یک چهره آشنا شد. باورش نمی شد که این چهره آشنا همان مریم است که مدت ها به دنبال او می گشت. برای هر دو آن ها این دیدار غافلگیر کننده بود. سارا پیشنهاد همکاری در آن پروژه را با مریم در میان گذاشت و او بدون هیچ چون و چرایی پذیرفت. روز تولد سارا که فرا رسید مریم به عنوان هدیه برایش یک تلفن همراه نو خرید تا تولد 27 سالگی او خاطره انگیزتر گردد.

جی5 لاین . کام
منبع اصلی: Secret
منبع تصویر: ibtimes
منبع تصویر: BlogSpot
ترجمه: فیروزه جمشیدی
بازنویسی و انتشار: حوریه جعفری

هر روز، ساعت ۷ صبح یک داستان مثبت در جی۵ لاین منتشر خواهد شد، اگر می خواهید روزی یک داستان انرژی بخش به ایمیل شما ارسال شود، صفحه “فیدبرنر” را مطالعه فرمایید!

برچسب ها: , , , , , , , ,

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
10 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حانیه
حانیه
12 سال قبل

هر اتفاقی یک حکمتی توی آن است 🙂

حمیده ابراهیمی
حمیده ابراهیمی
12 سال قبل

فرصتهای طلایی رونباید بخاطر چیزهای از دست رفته ازدست داد
🙂 :-))

امید یاوری
امید یاوری(@dell_xps)
12 سال قبل

داستان خوبی بود و البته قانون جذب رو هم نشون می ده. فکر می کنم واقعی هست داستان هایی که در سایت راز (منبع شما) منتشر می شه. درسته؟

منصوره کشاورز
منصوره کشاورز
12 سال قبل

همیشه به این فکر کنیم که هر اتفاقی که میافتد شاید خیری در آن باشد مثل همیشه داستان خوبی بود

مینا بیات
مینا بیات
12 سال قبل

داستان آموزنده ای بود. درسته آدم باید همیشه اینطور فکر کنه که اتفاقایی که میفته همه خیر هستند.

شکوفه
شکوفه
12 سال قبل
پاسخ به  مینا بیات

بانظر شما موافقم هرچه خدابخواهد همان خواهد شد