خدای بزرگ، من از تو کمک خواستم…
جی۵ لاین:غروب یک روز بارانی زنگ تلفن به صدا در آمد. زن گوشی را برداشت. آن طرفِ خط پرستارِ دخترش با ناراحتی خبر تب و لرز شدید دختر کوچکش را به او داد.زن تلفن را […]
جی۵ لاین:غروب یک روز بارانی زنگ تلفن به صدا در آمد. زن گوشی را برداشت. آن طرفِ خط پرستارِ دخترش با ناراحتی خبر تب و لرز شدید دختر کوچکش را به او داد.زن تلفن را […]
جی۵ لاین:روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران قیمت خود با سرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی می گذشت. ناگهان از بین دو اتومبیل پارک شده در کنار خیابان، یک پسر بچه […]
جی۵ لاین:خاطره ی شهزاد رو که خوندم یاد پژمان افتادم. من دانشجو هستم و در کنار درسم کارای دانشجویی و پروژه ای انجام میدم تو همین جریانا با یه آقا پسری آشنا شدم…دانشجوی 2رشته ی […]
جی5 لاین: روزی روزگاری سرخپوست پیری زندگی می کرد که بسیار فقیر بود.اما وقتی که یک چاه نفت در زمینش پیدا شد، از شر فقر نجات پیدا کرد. او یک شبه ثروتمند شد و تصمیم […]
جی5 لاین: روزی جراحی برای تعمیر اتومبیلش به یک تعمیرگاه رفت. تعمیرکار بعد از تعمیر ماشین به پزشک نگاهی کرد و گفت: “جناب دکتر من تمام اجزای ماشین را می شناسم و هر ایرادی که داشته […]