سازگاری !

جی۵ لاین: سال ها پیش وقتی در کنکور قبول شدم برای ادامه ی تحصیل باید به اردبیل می رفتم و در خوابگاه زندگی می کردم. روز اول در خوابگاه همه چیز برایم عجیب و غریب بود. در هر اتاق چهار نفر مستقر شدیم و 8 نفر مجبور بودیم از یک اجاق گاز استفاده کنیم. یکی از هم اتاقی هام برای دو هفته بسته ی دستمال کاغذی را دستش گرفته بود و شبانه روز از دوری پدر و مادرش گریه می کرد.

اکثر بچه های خوابگاه آذری زبان بودند و به همین دلیل ارتباط برقرار کردن بین دانشجویان فارس و ترک در ابتدا کمی مشکل بود. خیلی از بچه ها این مسأله را نتوانستند تحمل کنند و از خوابگاه رفتند. اما من ماندم ، چند تا دوست خوب پیدا کردم و مجبورشان کردم ترکی را به من یاد دهند و کم کم به زبان ترکی مسلط شدم. به این ترتیب با محیط خوابگاه و شهر اردبیل به زودی اُخت شدم.
الآن که به آن سال ها نگاه می کنم می بینم دوستانی که تحمل نکردند و از خوابگاه رفتند ، خیلی هاشون حتی تا پایان دوره ی تحصیل هم نتوانستند در اردبیل بمانند و انتقالی گرفتند و متقبّل هزینه های سنگینی شدند.

اما من تحصیلاتم را تمام کردم ، در همین شهر کار پیدا کردم و الآن برای خودم اسم و رسمی دارم و همه ی این ها را مدیون سازگاری ای هستم که در چند ماه اول ورودم به خوابگاه از خود نشان دادم !

جی۵ لاین . کام
خاطره ای از دوست خوبمون : دکتر واحد
ارسال شده از: اردبیل
منبع تصویر: towardsbeing

 هر پنجشنبه، یکی از خاطرات ارسالی توسط بازدیدکنندگان منتشر خواهد شد، برای مطالعه سایر خاطره ها به صفحه “لیست خاطره های مثبت” و جهت ارسال خاطره خود به صفحه “ارسال خاطره” مراجعه فرمایید!

برچسب ها: , , , ,

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
9 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آیدا
آیدا
11 سال قبل

چه دوست های خوبی !!! 🙂
من هم از وقتی کوچولو بودم دوست داشتم ترکی یاد بگیرم ، اما تلفظ کلماتشون رو متوجه نمیشم 🙁

زینب
زینب
11 سال قبل

کنار اومدن با آدم هایی که فرهنگ های متفاوت و حتی بعضی وقت ها متضاد با ما دارن ، کار سختیه !
خـــــــیــلـــــــی

سامان
سامان
11 سال قبل

برای موفق شدن نباید از مشکلات فرار کرد 🙂

حمید
حمید
11 سال قبل

برای به دست آوردن هر چیزی باید بهایی پرداخته شود.
فقط قبل از هر کاری باید ببینیم که چیزی که به دست می آوریم،ارزشش رو دارد!!!!

سيده لطافت سيدي
سيده لطافت سيدي
11 سال قبل

جوياي راه خويش باش
از آن سان كه منم در تكاپوي انسان شدن
در ميان راه ديدار ميكنم
حقيقت را …
آزادي را …
خود را …
در ميان راه ميبالد و به بار مينشيند
دوستي كه توانمان ميدهد
تا براي ديگران مامني باشيم
و ياوري …
اين است راه ما
تو و من

“مارگوت بيكل”