جی۵ لاین: حدود یک ماه بود که خونه نرفته بودم و وقتی تونستم مرخصی بگیرم ،بدون اینکه به پدر و مادرم خبر بدم،راهی خونه شدم.
وقتی رسیدم جلوی در خونه،برای سوپرایز کردن اونها خیلی آروم و بی صدا در حیاط رو باز کردم و در هال رو هم خیلی بی صدا باز کردم.
به هدفم رسیدم و پدر و مادر و خواهرم از دیدن من شگفت زده و خوشحال شدند.
ولی بعد از چند ثانیه پدرم یه جور بهم نگاه کرد که فکر کردم انگار روح دیده.
علت را که جویا شدم اینجوری جواب داد که :مگه در باز بود که اومدی داخل؟!!!!
گفتم :نه! با کلید باز کردم.
گفت:من قفل در رو بیست روز پیش عوض کردم و تو هم خبر نداشتی.چجوری در رو باز کردی؟و اصرار کرد که دوباره برم و در رو با کلید،باز کنم.
من هم خیلی مطمئن رفتم و این بار هر کاری که کردم نتونستم در رو باز کنم.هر ترفندی هم بلد بودم،به کار بستم و باز هم نشد.
اونجا بود که به این نتیجه رسیدم که دفعه اول ،اعتقاد داشتم که با این کلید میشه این قفل رو باز کرد و دفعه دوم اعتقادم رو از دست داده بودم.
جی۵ لاین . کام
خاطره ای از دوست خوبمون : حمید
ارسال شده از: اردبیل
منبع تصویر: orangecounty
خیلی از ماها تا یه اتفاق رو خودمون تجربه نکنیم نمی تونیم باورش کنیم.
خیلی احتمالات وجود داره:
اینکه کلید قفل قدیمی و قفل جدید یه جورایی شبیه هم بودن …
اینکه در اصلاً قفل نبوده و زبونه ی در گیر کرده بوده …
اینکه مدت زیادی از ماجرا گذشته ( خاطره واسه چه زمانیه ؟؟ ) و اصل ماجرا اینجوری نبوده که دوستمون الآن یادش میاد…
اینکه واقعاً باور آدم می تونه روی محیط اطرافش تأثیرگذار باشه …
کی میدونه کدوم درسته !!!؟ ?:-)
باورش سخته!!!
سلام
خیلی جالب بود اما خوب یکمی عجیب بود درسته که باور اینقدر تاثیر داره اما بالاخره احتمالا اون قفل شبیه به قفل قبلی بوده
جداآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ!!!!!!!!!!!!!!!!!
wooooooooooooooooow
خیلی عجیبه!
باورش سخته
یعنی اجسام بی جان هم متاثر از باور های ما هستند؟
خوب اگه تاثیر باور های خودمون رو در مورد انسان های دیگه،حیوانات و نباتات اثبات شده بدونیم (چون شاید روح داشته باشن)پذیرفتن این اصل همچنان در مورد سنگ و فلز و … به شدت مشکله(چون نمیتونیم قائل به شعور یا درک وغریزه و …برای اون اجسام باشیم)
خوب امتحان کرده بودید،شاید اصلا در کاملا بسته نبوده؟
و یه ذره لای در باز بوده؟ هان؟
آیناز جان من هم قبول دارم ، باورش سخته ! اگه مطمئن نبودم خاطره است ، شاید فکر می کردم یه نفر داره باهام شوخی می کنه 😀 …. ولی در مورد تأثیر باور روی اجسام … اگه من بتونم از طریق باور قلبیم روی خودم ودیگران تأثیر بذارم ( که ما الآن اینجائیم چون فکر می کنیم این قدرت رو داریم و می خوایم به همه نشون بدیم اینو 🙂 ) ، می توینم روی همه ی موجودات دیگه هم اثرگذار باشیم. ( گفتم موجودات ، نه جانداران ) یادمه یه معلم زیست تو دوران دبیرستان داشتم ، که… بیشتر بخوانید
اینا درست اما این دوست ما اگه اینقدر قدرت ذهنش بالا بوده باید باز هم از این اتفاقا واسش میافتاده
در واقع نه قفلی وجود داره و نه کلیدی، قراردادهای ذهن ماست که ما رو محدود کرده و پشت در نگه داشته… عاشق ایمان واقعی هستم بدون ذره ای تردید…