یک موجود کوچک با عشقی بزرگ!

جی۵ لاین :شخصی مشغول تخریب دیوار قدیمی خانه اش بود تا آن را نوسازی کند توضیح اینکه منازل ژاپنی بنابر شرایط محیط ی دارای فضایی خالی بین دیوارهای چوبی هستند.

این شخص در حین خراب کردن دیوار در بین ان مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پایش فرو رفته بود.

دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد وقتی میخ را بررسی کرد خیلی تعجب کرد! این میخ 4سال پیش هنگام ساختن خانه کوبیده شده بود!اما به راستی چه اتفاقی افتاده بود؟که در یک  قسمت تاریک ان هم بدون کوچکترین حرکت یک مارمولک توانسته بمدت 4سال در چنین موقعیتی زنده مانده!

چنین چیزی امکان ندارد و غیر قابل تصور است متحیر از این مساله کارش را تعطیل کرد و مارمولک را مشاهده کرد

در این مدت چکار میکرده و چه چیزی میخورده؟و چگونه؟

همانطور که به  مارمولک نگاه میکرد یک دفعه مارمولکی دیگر با غذایی در دهانش ظاهر شد !

مرد شدیدا منقلب شد چهار سال مراقبت و این است عشق.

یک موجود کوچک با عشقی بزرگ!

جی۵ لاین . کام

  • منبع اصلی:کتاب الکترونیکی حکایت های کوتاه و پند آموز/گرداوری:محمد علی باباپور
  • منبع تصویر: shutterstock
 نظرتون رو بفرستید و اگر از دیدگاه دوستان دیگه هم خوشتون اومد،برای تأیید روی علامت + کلیک کنید.

هر روز ساعت ۷صبح یک داستان مثبت درجی۵لاین منتشر میشود. برای دریافت آن در ایمیلتان“فیدبرنر”را مطالعه فرمایید.

برچسب ها: , , , , ,

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
14 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
محمد حقیقی
محمد حقیقی
11 سال قبل

چه عشقی! چه تحملی! چه صبری!
کدومان(ینی ما انسانها) همچین صبری برای همنوع خود می کینم؟ چقدر ازعشق های امروزی واقعی هستند؟
آیا حاضریم یه خورده از خودمان بگذریم(دقت کنید فقط فقط یه خورده)، و وقتی را برای کمک به دیگران بذاریم،
تا آنها را شاد کنیم که انگار خودمان را شاد کرده ایم!
امتحان کنید،شاد کردن دیگران آن هم با کمک ما به آنها؛ ما را خشنود و از همه مهتر خدا را خشنود میسازد. :-))

محمد حقیقی
محمد حقیقی
11 سال قبل
پاسخ به  محمد حقیقی

ببخشید باید می نوشتم می کنیم ،که اشتباهی نوشتم می کینم 😀

m.d
m.d
11 سال قبل

چقدر زیبا بود. یاد این شعر افتادم : رنج بلبل گل کشید و شهرتش را باد برد بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد
با عشق همه چیز امکان پذیر است، عشق مرده را زنده می کند و در واقع” گر عشق نباشد به چه کار آید دل”.

الناز
الناز
11 سال قبل
پاسخ به  m.d

چرا اسم کاملت رو نمی نویسی :-))

m.d
m.d
11 سال قبل
پاسخ به  الناز

الناز خانم جواب سوال شما رو در قسمت داستان جواب دندان شکن نوشتم .لطفاً مراجعه کنید .

نسیم
نسیم
11 سال قبل
پاسخ به  m.d

m.d چرا اسمت رو اینجوری مینویسی!!!اسم ات به حس و حال کامنت هات نمیاد؟؟؟؟

نسیم
نسیم
11 سال قبل

این جور وقتها میگن جل الخالق!!!!!
مشابه این داستان واسه یه لاکپشت اتفاق افتاده بود که به جای سنگ تو دیوار بین کلی سیمان و ملات قرار گرفته بود . و پرنده ها واسش غذا میاوردن….تو سریال کلید اسرار تو تلوزیون دادش!!!!

الناز
الناز
11 سال قبل
پاسخ به  نسیم

تو تلویزیون نشون دادش عزیزم :-))

مینا
مینا
11 سال قبل

واااااااااااااااااااقعــــــــــــــــــــــــــا!
باورش خیلی سخته…

الینا
الینا
11 سال قبل
پاسخ به  مینا

عزیزم چند داستان رو فرستادم امیدوارم که نشونش بدن درضم تو کجا ثبت نام کردی
😀

مینا
مینا
11 سال قبل
پاسخ به  الینا

😀 اینجا برو بعد ثبت نام بکن:
http://www.g5line.com/wp-login.php

هومان
11 سال قبل

خوش به حال مارمولکه.خوش به حالش.آدم در بند باشه ولی یه عشق واقعی داشته باشه

الینا
الینا
11 سال قبل
پاسخ به  هومان

:yes: