کور یا نابینا

جی۵ لاین:وقتی که نشستم تا مطالعه کنم، نیمکت پارک خالی بود. در زیر شاخه های طویل و پیچیده ی درخت بید کهنسال دلسردی از زندگی دلیل خوبی برای اخم کردن شده بود چون دنیا می خواست مرا در هم بکوبد. پسر جوان با نفس بریده به من نزدیک شد. درست مقابلم ایستاد و با هیجان بسیار گفت:” نگاه کن چه پیدا کرده ام.” در دستش یک شاخه گل بود با گلبرگ های پژمرده. از او تا گل پژمرده اش را بردارد و برود تا بازی کند. تبسمی کردم و سپس سرم را برگرداندم. ولی او به جای اینکه دور شود در کنارم نشست و گل را جلوی بینی اش گرفت و با شگفتی فراوان گفت:” مطمئنا بوی خوبی می دهد و زیبا نیز هست. به همین دلیل آن را چیدم. بفرمایید این مال شماست.” آن علف هرز داشت پزمرده می شد یا شده بود. رنگی نداشت، اما می دانستم باید آن را بگیرم وگرنه امکان داشت او هرگز نرود. از این رو دستم را به سوی گل دراز کردم و پاسخ دادم درست همان چیزی که لازم دارم. ولی او به جای اینکه گل را در دستم بگذارد، آن را در وسط هوا نگه داشته بود؛ بی دلیل یا با نقشه ای. آن وقت بود که برای نخستین بار مشاهده کردم پسری که علف هرز را در دست داشت، نمی توانست ببیند. او کور بود. لرزش صدایم را شنیدم. اشکهایم مانند خورشید می درخشید. او تبسمی کرد و گفت:” قابلی ندارد.” سپس دوید و رفت تا بازی کند. ناآگاه از اثری که بر روز من گذاشته بود، آنجا نشستم و در شگفت شدم که چگونه او می تواند ببیند؟ چگونه از خودآزاری من آگاه بود؟ شاید دلش از نعمت دید واقعی برخوردار بود. توسط چشمان بچه ای کور سرانجام توانستم ببینم. مشکل از دنیا نبود. مشکل از خودم بود. و به جبران تمام آن زمانی که خودم کور بودم، با خود عهد کردم زیبایی زندگی را ببینم و قدر هر ثانیه ای که مال من است، بدانم. و آن وقت آن گل پلاسیده را جلو بینی ام گرفتم و رایحه ی گل سرخی زیبا را احساس کردم. و وقتی که پسر جوان علف هرز دیگری در دست دارد، تبسمی کردم. او در شرف تغییر دادن زندگی مرد سالخورده ی دیگری بود.

منبع تصویر:blog
منبع اصلی:فرهاد که باشی همه چیز شیرین است/ سعید گل محمدی/ انتشارات فرهنگ اندیشمندان

نظرتون رو بفرستیدو اگر از دیدگاه دوستان دیگه هم خوشتون اومد،برای تأیید روی علامت + کلیک کنید.
هر روزساعت۷صبح یک داستان مثبت درجی۵لاین منتشر میشود.برای دریافت آن در ایمیلتان“فیدبرنر”را مطالعه فرمایید. برای مطالعه ی کلیه ی داستان های مثبت این کتاب می توانید خرید از انتشارات فرهنگ اندیشمندان داشته باشید تا علاوه برحمایت ازمولف گرانقدر در توسعه ی مثبت اندیشی بکوشیم.

برچسب ها: , , , , , ,

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
2 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ریحانه
ریحانه
9 سال قبل

این جمله را هم من نوشتم اما یادم رفته مشخصاتم را بنویسم عذرخواهی می کنم.

کاربران ناشناس
کاربران ناشناس
9 سال قبل

فرشتگان با عشق و شفقت بی انتهای خود در انتظار کمک به ما هستند: دایانا کوپر