جی5 لاین: مردی با شنا کردن در میان امواج خطرناک دریا زندگی خود را به خطر انداخت تا زندگی پسر جوانی را نجات دهد.
پس از این که آن جوان از آن اوضاع وحشتناک و مرگ حتمی رهایی یافت به مرد ناجی گفت:
از این که زندگی من رو نجات دادی متشکرم،چه طور میتونم جبران کنم.
مرد به چشم های آن پسر نگاه کرد و گفت:پسرم ،تشکر لازم نیست فقط کاری کن که نشان بده زندگی ات ارزش نجات دادن داشته! فقط همین…!
- منبع اصلی: غذای روح،وعده ی دوم/جک کنفیلد،مارک ویکتور هنسن/شهلا ارژنگ،عباس چینی/نشر پیکان
- منبع تصویر: funtasticus
- بازنویسی و انتشار: ا.قربانی
هر روز، ساعت ۷ صبح یک داستان مثبت در جی۵ لاین منتشر خواهد شد، اگر می خواهید روزی یک داستان انرژی بخش به ایمیل شما ارسال شود، صفحه “فیدبرنر” را مطالعه فرمایید. همچنین برای دیدن سایر داستان ها به صفحه لیست داستان های مثبت مراجعه کنید.
ما ادما همیشه یادمون میره که قدر زندگی کردن رو بدونیم حتی اگه بارها تا چند قدمی مرگ بریم
بیایید یه کم دیدمون رو تغییر بدیم
اگه پسر همیشه با خودش رو راست باشه و یا وجدانش رو بیدار نگه داره این جمله رو همیشه از خودش میپرسه:اگه همون موقع تو دریا غرق میشدم و الان نبودم چه چیزمهم یا موثری از این دنیا کم میشد؟ یه وقتایی بهتره ادم نباشه تا اینکه بد باشه!
یعنی خوبتر بهتر از خوبه
و خوب بهتر از نبودنه
و نبودن بهتر از بد بودنه!
متنون خیلی نگرشی و مفهومیست.
خیلی عالیه
:yes: :yes: :yes: :yes: :yes: 🙂
دقیقا مرد ناجی با همون یه جمله اش این پسر رو تا اخرعمرش با این فکر درگیر کرده که چه کار کنم تا زندگی ام ارزشمند باشه؟ :yes: 😀
اگر هر کسی این جور یادش میموند کمترکسی ئچار اشتباه میشد
ناجی جانش را به خطر انداخت ، ریسک بزرگی کرد ودرخواست فوق العاده هوشمندی کرد، او می دانست در قبال چنین ریسک و لطف مهمی باید چه بهای مهمی را درخواست کند، از طرفی او هوشمندانه میدانست که بعد از بحران بهترین زمان برای تغییرنگرش به زندگیست.
ممنون از انتخاب خوبتان.
:-)) :-)) :-)) :-)) :-)) :-))
واقعا ولی بعضی وقتا میزنن کار ادم رو ضایع میکنن چه میشه کرد
:-)) :-)) :-))