جی5 لاین: خانواده اي ژاپني در اواخر قرن 19 از ژاپن به سانفرانسيسکو مهاجرت کردند.آن ها گل رز پرورش داده و در سه روز از هفته در بازار مي فروختند.
خانواده اي در همسايگي آن ها بودند که از سوييس مهاجرت کرده بودند و آن ها هم به پرورش گل و فروش آن مشغول بودند.
آن ها مدت ها با هم همسايه بودند و در بازار سانفرانسيسکو همه آن ها را به خاطر گل هايي که دير پژمرده مي شدند، مي شناختند.
در دسامبر 1941 ارتش ژاپن به ارتش امريکا در پرل هابر(اقيانوس آرام)حمله کرد و جريانات سياسي در آمريکا منجر به بازداشت و اسارت ژاپني ها ي مقيم امريکا شد.
خانواده ي ژاپني بعد از جمع وسايل ضروري خود با همسايه ي سوييسي خود روبرو شد که داوطلب شده بودند تا در نبود آن ها از قلمستان رز هايشان مراقبت کنند.
پدر سوييسي به اعضاي خانواده ي ژاپني لبخندي زد و گفت:در کليسا آموخته که “همسايه ات را دوست داشته باش” و ياد آور شد که اگر يک چنين اتفاقي براي ما پيش آمده بود شما هم حتما همين کار را مي کردید.
آمريکايي ها خانواده ي ژاپني را همراه ساير ژاپني ها در زمين بايري در گراناداي کلورادو بردند و در اقامتگاهي با سقفهاي قير اندود و محصور با سيم خاردار اقامت دادند.
مدتها گذشت و روزها به کندي سپري شدند.
نزديک به يک سال از اسارت مي گذشت و روزهاي کسالت بار افسردگي را براي تمامي افراد اردوگاه به همراه داشت.
خانواده ي ژاپني نااميد از بازگشت با حسرت روزهاي خوب قلمستان و خانه ي زيبا ي خود را ياداور مي شدند.
پس از سه سال و اتمام جنگ تمام اسرا آزاد شدند.
خانواده ي ژاپني با شور و شعف بسيار و ترس از آينده اي مبهم سوار بر قطار شده و به خانه ي سابق شان برگشتند.
با وجود قول همسايه ي سوييسي مبني بر نگهداري از قلمستان آن ها، نگراني لحظه اي آن ها را راحت نميگذاشت.
مسافت بين راه آهن تا خانه را به سرعت پيمودند.
فکر ميکنيد چه ديدند؟
همسايه ها به استقبال آن ها در جلو قلمستان زيبا و پربار جمع شدند.
خانه شان هم درست مانند قلمستان پاکيزه بود.
در تمام اين مدت همسايه ي سوييسي 16-17 ساعت از روز را به کار در قلمستان خود و همسايه شان سپري ميکرد و بچه ها نيز پس از مدرسه و در روزهاي تعطيل به پدر خود کمک مي کردند.
يک دفترچه حساب بانکي به پدر ژاپني دادند که سود پولهاي حاصل از فروش گل رزها در آن ريخته شده بود.
.در تمام اين سه سال روي ميز ناهار خوري گلداني از گل رز وجود داشت که هر روز گلهاي آن تعويض مي شد و آماده براي استقبال از خانواده ي ژاپني بود
- جی5 لاین . کام
- منبع اصلی:80داستان برای عشق به زندگی/جک کنفیلد-مارک ویکتور هنسن/ترجمه ندا شاد نظر/نشر عقیل
- منبع تصویر : Singer.tt799
- انتشار: ا.قربانی
هر روز، ساعت ۷ صبح یک داستان مثبت در جی۵ لاین منتشر خواهد شد، اگر می خواهید روزی یک داستان انرژی بخش به ایمیل شما ارسال شود، صفحه “فیدبرنر” را مطالعه فرمایید. همچنین برای دیدن سایر داستان ها به صفحه لیست داستان های مثبت مراجعه کنید.
دریافت افزونه
به نظر من وفاداری و وفای به عهد داشتن یکی از مهمترین ارکان زندگی است و تاثیرات فراوانی دارد یکی از آنها ایجاد اعتماد است . که باعث بقای دوستی و محبت و یکدلی بین ما می شود .و همچنین غیرت و همیت و اراده انسان را تقویت می کند که در بین ما ایرانیها زبانزد است .
خیلی جالب بود ای کاش همه به قولهایی که میدن پایبند باشند
تو این داستان یه جمله خیلی منو تحت تاثیر قرار داد: «پدر سوییسی به اعضای خانواده ی ژاپنی لبخندی زد و گفت:در کلیسا آموخته که “همسایه ات را دوست داشته باش» مهمترین دلیلی که خانواده سویسی همه این کارها رو برای خانواده ژاپنی انجام دادن همین یک جمله بود یعنی اونا این کارا رو کردن چون در کلیسا به اونا یاد دادن همسایشون رو دوست داشته باشن. توی قرآن هم پر است از این آموزه ها. ولی چرا تو کشورهای مسلمان مخصوصا ایران هیچ کس از این کارا نمیکنه؟ میودنید چرا؟ چون اونا با اینکه دینشون کامل نیست ولی سعی… بیشتر بخوانید
عالی بود! اما من به این دلیل نظر میگذارم که در کابینه کاندیداهای بهترین نظر قرار داشته باشم
خدا قوت
از نظر من وفاداری به عهد وپیمانها باید از صمیم قلب و با رضایت باشد نه اینکه فقط برای جلب توجه و از روی خود نمایی صورت بگیرد و یا به اجبار باشد. از زحماتتون متشکرم …