حافظه ی پیری

جی۵ لاین:یک پیر دانای چینی در حال قدم زدن در یک زمین برفی بود که زنی را در حال گریه کردن دید. پیرمرد پرسید: برای چه گریه می کنید. زن گفت: برای آن که به یاد گذاشته ام می افتم، به یاد جوانی ام، زیبایی که در آیینه می دیدم. خداوند با من بی رحم بوده است، چرا که به من حافظه داده است. او می دانست که من بهار زندگانی ام را به خاطر آورده و گریه می کنم. پیرمرد دانا در اینجا به نقطه ی مشخص در آن زمین برفی برای مدتی خیره ماند. آن زن نیز ناگهان دست از گریه کردن برداشت و پرسید: به چه چیزی نگاه می کنید؟ مرد دانا گفت: یک زمین پر از گل سرخ. خداوند با من مهربان و سخاوتمند بوده است چرا که به من حافظه داده است. او می دانست که در زمستان من می توانم همیشه بهار را به خاطر بیاورم و خندید.

منبع تصویر:blog
منبع اصلی:زیباترین جملات از بزرگان جهان/ نسرین عفتی باران/ انتشارات راه رشد

نظرتون رو بفرستیدو اگر از دیدگاه دوستان دیگه هم خوشتون اومد،برای تأیید روی علامت + کلیک کنید.
هر روزساعت۷صبح یک داستان مثبت درجی۵لاین منتشر میشود.برای دریافت آن در ایمیلتان“فیدبرنر”را مطالعه فرمایید. برای مطالعه ی کلیه ی داستان های مثبت این کتاب می توانید خرید از انتشارات راه رشد داشته باشید تا علاوه برحمایت ازمولف گرانقدر در توسعه ی مثبت اندیشی بکوشیم.

برچسب ها: , , , , ,

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
1 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حمیدشهبازی
حمیدشهبازی
9 سال قبل

چشم هارا بایدشست جور دیگر باید دید…………………..