جی5 لاین: دکترهنری ویسکاردی بدون پا به دنیا آمد و هفت سال نخست زند گی اش را در یکی از بیمارستان هایی که پذیرای بیماران بی بضاعت بود، سپری کرد. به رغم این که در طفولیت به عنوان کودکی مبتلا به فلج شدید شناخته شد ودر نوجوانی به لحاظ جسمی شدیداً معلول شد، باز هم توانست به زندگی خود ادامه بدهد.
هیچ کس به چالش هایی که او؛ با قد تنها 95 سانتی متر، با آن ها روبرو می شد اهمیتی نمی داد و همه با او نامهربان بودند.
در 27 سالگی یک جفت پای مصنوعی برایش کار گذاشتند. ناگهان دنیای جدیدی بر روی او گشوده شد، و زندگی اش دستخوش تغییری شگرف گردید. هنری در طول جنگ جهانی دوم در بیمارستان والتررید مشغول به کار شد و به کمک سربازانی شتافت که در جنگ دست یا پای خود را از دست داده بودند.
او با همسر رؤیاهایش ازدواج کرد و آن ها صاحب چهار فرزند دختر شدند.
دکتر ویسکاردی مرکز توانمندسازی کودکان و بزرگسالان معلول لانگ آیلند را بازگشایی کرد.
ادامه دارد…
- منبع اصلی: داستان هایی به کوتاهی زندگی / ریچارد کوئک / مرجان توکلی/ نشر کتاب پنجره
- منبع تصویر: Life Inlegacy
هر روزساعت۷صبح یک داستان مثبتدرجی۵لاین منتشر میشود.برای دریافت آن در ایمیلتان“فیدبرنر”را مطالعه فرمایید.
برای مطالعه ی کلیه ی داستان های مثبت این کتاب می توانید خرید از انتشارات کتاب پنجره داشته باشید تا علاوه برحمایت از ناشر محترم و مترجم گرانقدر در توسعه ی مثبت اندیشی بکوشیم.
دریافت افزونه
خیلی آدما هستند که تا یه نقص عضو پیدا میکنن از کل زندگیشون نا امید میشن
ولی اینکه از اول یه موهبت رو نداشته باشی و اطرافیانت درکت نکنن خیلی خیلی سخت تره
به نظرم همچین کسایی افراد نابی هستند که زندگیشون هیچ موقع بعد روحانی ضعیفی پیدا نمیکنه، چون همیشه خودشون رو همراه با یک نفر میبینن
حال پخته در نیابد هیچ خام
واسه یه درد بهترین دکتر کسیه که خودش اون درد رو تجربه کرده باشه.
در هر صورت همت و عظم راسخ این مرد،ستودنیست.
عزم راسخ
اميد به زندگي در شرايط سخت ميتواند ما را به جايي برساند كه هيچ گاه در انديشه ي ما و انسانهايي كه ما را بخاطر كبود ها ، معلوليت ها و …مورد سرزنش قرار ميداده اند نگنجد !
با يك انديشه درست و تلاش مداوم و ايستادگي در برابر مشكلات ميتوانيم صبر را مشق زندگيمان كنيم و مصداق آيه “خداوند با صابرين است” باشيم و حاصل شكيبايي مان را به چشم ببينيم و با تمامي وجود لمس كنيم .
به نظر من هم فرشته خانم درست میگن… این آقا کی دکتر شد؟بعد از گذاشتن پای مصنوعی یا قبل از اون ؟
احتمالا بعد از پا داشتنه
چون گفته یه دنیای جدید به روش باز شه!!!!!
😉 😉 😉 😉
داستان نا مفهوم و ناقص بود . باید جزییات بیشتری رو بیان میکرد . اینکه این آقا چه جوری دکتر شد مهم تر از ازدواج و بچه دار شدنشونه
من فکر میکنم که زندگی شخصی اش مهمتر از زندگی اجتماعی اش باشه
یعنی هر فرد نیاز داره برای مقبول شدن تو اجنماعش اول از خودش و خونواده اش شروع کنه…زمانی که یه خونواده ی موفق بتونه تشکیل بده با هر مانعی که جلوش هست
اونوقت
تو جامعه هم حرفهای زیادی برای گفتن داره!! :laugh: :laugh: :laugh: :laugh: