جهت دانلود داستان صوتی ” تاثیر” کلیک نموده و این داستان را با بلوتوث به دوستتان هدیه دهید.
- حجم فایل:1/417کیلوبایت
- مدت زمان فایل :2:00 ثانیه
- چنانچه قادر به شنیدن داستان های صوتی نیستید مرورگر خود را به روز نمایید.
- دانلود آخرین نسخه مرورگر فایرفاکس
- منبع تصویر:press
- گوینده: فرانک امرایی
- [podcast]http://g5line.com/wp-content/uploads/2013/07/tasir.mp3[/podcast]
همه چیز جسم مان نیست روحمان هم احتیاج دار آرام بگیرد با شنیدن سخنان معنوی.
هر چه قدر که سن مون میره بالا سواخ های وجودمون بیشتر میشه و نمیتونیم چیزی رو در خودمون نگه داریم. تا جوانیمو و یک دست باید قدر بدونیم.
کاش یکی خلاصه داستان صوتیو بنویسه من امکان شنیدنش رو ندارم
سلام. خانم آلما داستان های صوتی به معرفی کتابی می پردازد که آن داستان از آن بازگو شده و امکان خلاصه نویسی وجود ندارد.
یه پیر زنه میره کلیسا وقتی میاد خونه نوه اش بهش میگه چی یاد گرفتی؟ میگه چیزی یادم نیست. نوه میگه تو که چیزی یادت نمیمونه چرا میری؟ پیرزنه بهش میگه با اینکه با ابکش نمیتونی آب پر کنی و باهاش اب ببری اما همین که پر اب میکنی ابکش تمیز میشه و اینم حکایته منه که میرم کلیسا.
سلام باز هم همون اشتباه قبلی امیدوارم دفعات بعدی بیشتر حواسم رو جمع کنم واول سراغ اسم برم نه دیدگاه!
داستان کوتاه : تأثير حرف ديگران چند قورباغه از جنگلي عبور مي كردند كه ناگهان دوتا از آنها در گودال عميقي افتادند. بقيه قورباغه ها وقتي عمق گودال را ديدند به آن دو گفتند شما به زودي خواهيد مرد، پس بيخودي تلاش نكنيد. دو قورباغه مدتي بالا و پايين پريدند، سرانجام يكي از آنها مأيوس شد و مرد. قورباغه ها از بالاي گودال فرياد مي زدند و مي گفتند: دست بردار تو مي ميري، اما او با انرژي بيشتري براي خروج سعي مي كرد تا اينكه بالاخره توانست از آنجا بيرون بيايد. از او پرسيدند: مگر تو حرف هاي ما… بیشتر بخوانید