قطرات باران و چکمه ها

جی۵ لاین:اغلب این اتفاقات ساده ی زندگی هستند که مهم ترین تاثیر را بر ما می گذارند؛ اتفاقات ساده ای که دیدگاه ما را نسبت به زندگی تغییر می دهند و خاطراتی پایدار و ماندنی در ذهن ما باقی می گذارند.
اواخر بعدازظهر، در اواسط سپتامبر، بود. پسر سه ماهه ام، در رختخوابش چرت می زد و من مشغول کار در خانه ی جدیدمان بودم. هوا بارانی بود، ریزش بارانی ملایم از صبح تا بعدازظهر ادامه داشت. نگاهم از پنجره ی بالکن به بیرون افتاد، ریزش باران روی زمین، چاله های آب درست کرده بود و اکنون بارش آن آرام تر از قبل بود. پایین، جایی که چمن ها و پیاده رو به هم می رسیدند و چاله ی آبی بزرگ ایجاد شده بود، پسری حدود چهار ساله با تی شرت و شورت و یک جفت چکمه ی پلاستیکی که تا زانوانش می رسید، در حالی که وجودش مملو از شیفتگی و شعف بود، از میان چاله ی گل آلود به این طرف و آن طرف می پرید و به اطراف آب می پاشید. بارها و بارها در چاله ی آب راه می رفت و در آن می پرید و آب درون آن را به اطراف می پاشید و از آنچه طبیعت به او ارزانی داشته بود، لذت می برد. کمتر از دو متر آن سو تر، مادرش چنان نگاه می کرد که گویی پسرش در حال جستجو و کشف دنیایی جدید است. مادر در حال تماشای قطرات آبی بود که پسرش به این طرف و آن طرف می پاشید و روی سر، لباس ها و تنش فرود می آمد. آب گل آلودی در اطراف او به پرواز در می آمد و او همچنان با لبخندی مطبوع پسرش را می نگریست. این صحنه ای ساده بود که از نظر عابری بی توجه تنها گذراندن روز بود، اما به خاطر احساس تازه ای که نسبت به شادی ها و تجربیات جدید یافتم، اتفاق آن روز رویم تاثیری عمیق گذاشت که نوع نگاه مرا به نقش خویش به عنوان مادر برای همیشه تغییر داد. آن جا در آن گوشه ی خیابان، مادری به فرزندش اجازه داه بود تا به جستجو و کاوش در یکی از چیزهای ساده ی زندگی بپردازد و از ان لذت ببرد.

جی۵ .کام

منبع اصلی : برگرفته از کتاب عامل تغییر باش نه قربانی تقدیر! جلد سوم نوشته سعید گل محمدی

منبع تصویر:blog  

هر پنجشنبه، یکی از خاطرات ارسالی توسط بازدیدکنندگان منتشر خواهد شد، برای مطالعه سایر خاطره ها به صفحه “لیست خاطره های مثبت” و جهت ارسال خاطره خود به صفحه “ارسال خاطره” مراجعه فر

برچسب ها: , , , , , ,

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها