جی۵ لاین:کفش هایش انگشت نما شده بود و جیبش خالی! یک روز دل انگیز بهاری از کنار فروشگاهی می گذشت؛ مایوسانه به کفش ها نگاه می کرد و غصه نداشتن بر همه ی وجودش چنگ انداخته بود. ناگاه! جوانی کنارش ایستاد، سلام کرد و با خنده گفت: چه روز قشنگی! مرد به خود آمد، نگاهی به جوان انداخت و از تعجب دهانش باز ماند! جوان خوش سیما و خنده بر لب، پا نداشت. پاهایش از انو قطع بود! مرد هاج و واج، پاسخ سلامش را داد، سر شرمندگی پایین آورد و عرق کرده، دور شد. لحظاتی بعد، عقل گریبانش را گرفته بود و بر او نهیب می زد که: غصه می خوردی که کفش نداری و از زندگی دلگیر بودی؛ دیدی آن جوانمرد را که پا نداشت؛ اما خوشحال بود و از زندگی خشنود! به خانه رسید از رضایت لبریز بود…
- نظرتون رو بفرستیدو اگر از دیدگاه دوستان دیگه هم خوشتون اومد،برای تأیید روی علامت + کلیک کنید.
هر روزساعت۷صبح یک داستان مثبت درجی۵لاین منتشر میشود.برای دریافت آن در ایمیلتان“فیدبرنر”را مطالعه فرمایید. برای مطالعه ی کلیه ی داستان های مثبت این کتاب می توانید خرید ازانتشارات غیوریداشته باشید تا علاوه برحمایت ازمولف گرانقدر در توسعه ی مثبت اندیشی بکوشیم.
دریافت افزونه
بیایید از بالا به زندگیمون بنگریم و اونایی که از ما پایینترنرو ببینیم ،هم کمکشون کنیم و هم خدارو شکر گذار باشیم به خاطر داشته هامون و برای نداشته هامون هم تلاش کنیم.حتما بهشون میرسیم. 🙂
معنای خوشبختی این نیست که همه چیز داشته باشید
یعنی بخاطر آنچه دارید شکر گذار خدا باشید
پاهایش از زانو قطع بود,پس چگونه ایستاد؟احسنت 😐
من که نمیتونم تصور کنم بدون داشتن پا چطور میشه خوشحال بود,خوش به حالش که خوشحاله
در پاسخ به فاطمه:
وقتی تو خیابون راه میرم بعضی مواقع با افرادی روبرو میشم که روی ویلچر نشسته و چنان با روی خوش با اونی که ویلچر رو می رونه حرف می زنند و می خندند که آدم حسودیش میشه.به این دقت کردین اونهایی مه همه چی دارن یه چیزی کم دارن و اونهم آرامشه که ندارن و حسرتشرو می خورن.