جی۵ لاین: چینی سالخورده ی خردمندی در دشت پر برفی راه می رفت که به زنی گریان برخورد.پرسید:«چرا گریه میکنی؟»
زن گفت:«برای اینکه به زندگی ام می اندیشم؛به جوانی ام،چهره ی زیبایی که در آینه می دیدم و مردانی که دوستم داشته اند.اما متاسفانه خداوند به مردم قدرت به خاطر آوردن داده است.او می دانست که من بهار زندگی ام را به خاطر خواهم آورد و اشک خواهم ریخت.»
خردمند ایستاد،به نقطه ی دور دستی خیره شد و به فکر فرو رفت.زن لحظه ای بعد از گریه دست کشید و پرسید:«آنجا چه می بینی؟»
خردمند جواب داد:«دشتی پر از گل سرخ.خدا در حق من سخی بوده است که به من قدرت حافظه عطا کرده است.او می دانست که من در زمستان همیشه می توانم بهار را به خاطر آورم و لبخند بزنم.»
- نظرتون رو بفرستیدو اگر از دیدگاه دوستان دیگه هم خوشتون اومد،برای تأیید روی علامت + کلیک کنید.
هر روزساعت۷صبح یک داستان مثبت درجی۵لاین منتشر میشود.برای دریافت آن در ایمیلتان“فیدبرنر”را مطالعه فرمایید. برای مطالعه ی کلیه ی داستان های مثبت این کتاب می توانید خرید ازانتشارات آسیم داشته باشید تا علاوه برحمایت ازمولف گرانقدر در توسعه ی مثبت اندیشی بکوشیم.
تغیرنگرش وتفکرنسبت به همه چیززندگی روبرای کسانی که منفی بافند زیبا ودوست داشتنی میکنه
آدم همونی میشه که فکر میکنه
🙂 مرسی
دید آدمهاست که زندگی اونا رو میسازه
همیشه دوست دارم به هر کی که ازم پرسید چیکاره ای بگم: من یه “آدم خوشحالم”