خانه سالمندان

جی۵ لاین:مجبور بود خانه اش را ترک کند. پس از چند ساعت انتظار در سرسرای خانه سالمندان، به او گفته شد که اتاقش حاضر است. پیرمرد لبخندی بر لب آورد. همین طور که عصازنان به طرف آسانسور می رفت، به او توضیح دادم که اتاقش خیلی کوچک استو به جای پرده، روی پنجره هایش کاغذ چسبانده شده است. پیرمرد درست مثل بچه ای که اسباب بازی تازه ای تازه ای به او داده باشند، با شور و اشتیاق فراوان گفت:” خیلی دوستش دارم.” به او گفتم: ولی شما که هنوز اتاق تان را ندیده اید! چند لحظه صبر کنید الان می رسیم. او گفت: به ددیدن و یا ندیدن ربطی ندارد! شادی چیزی است که من از پیش انتخاب کرده ام. این اتاق را دوست داشته باشم یا نداشته باشم، به مبلمان و دکور و… بستگی ندارد؛ بلکه به این بستگی دارد که تصمیم بگیرم چگونه به آن نگاه کنم. من پیش خودم تصمیم گرفته ام که اتاق را دوست داشته باشم. این تصمیمی است که هر روز صبح، زمانیکه از خواب بیدار می شوم می گیرم. من دو کار می توانم بکنم: یکی این که تمام روز را در رختخواب بمانم و مشکلات قسمتهای مختلف بدنم را که دیگر خوب کار نمی کند بشمارم، یا اینکه برخیزم و به خاطر آن قسمتهایی که هنوز درستکار می کنند شکر گزار باشم.

منبع تصویر:blog
منبع اصلی:اگر یکبار دیگر به دنیا می آمدم/ سیده سارا شفیعی/ انتشارات بهار سبز
  •  نظرتون رو بفرستیدو اگر از دیدگاه دوستان دیگه هم خوشتون اومد،برای تأیید روی علامت + کلیک کنید.

هر روزساعت۷صبح یک داستان مثبت درجی۵لاین منتشر میشود.برای دریافت آن در ایمیلتان“فیدبرنر”را مطالعه فرمایید. برای مطالعه ی کلیه ی داستان های مثبت این کتاب می توانید خرید ازانتشارات بهار سبز داشته باشید تا علاوه برحمایت ازمولف گرانقدر در توسعه ی مثبت اندیشی بکوشیم.

برچسب ها: , , , ,

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
3 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
فاطـمه
فاطـمه
9 سال قبل

کاش منم زودتر فهمیده بودم : )
قبلا هر صبحی که از خواب بیدار میشدم برای مدرسه رفتن غر میزدم اما امسال با انرژی روزمو شروع میکنم و تو آیینه به خودم لبخند میزنم خیلی عالیه!!

سارا
سارا
9 سال قبل

روزگارا:

تو اگر سخت به من میگیری،

با خبر باش که پژمردن من آسان نیست،

گرچه دلگیرتر از دیروزم،

گر چه فردای غم انگیز مرا میخواند،

لیک باور دارم دلخوشیها کم نیست

زندگی باید کرد…!

کامیار
کامیار
9 سال قبل

غفلت از نعمت ها و شکایت کردن ازنیست ها و کمبودا بزرگترین گناهه . اگه انسانها همیشه قبل از اینکه توقع نعمت های جدید رو داشته باشن نعمت های موجودو شکرگزاری کنند خداوند هم به خاطر این شکر نعمت دریچه های دیگری از نعمت و برکت نامنتهای خودشو بروی اونا باز میکنه

همانگونه در سوره ابراهیم داریم : ( لئن شکرتم لایزیدنکم )؛ (اگر سپاسگذار – نعمت ها – باشید شما را فزونی می دهم. )