امیدوار بودم خانم پارمر صندلی خالی کنار من را نبیند
جی5 لاین: جان ایوانز یک روز صبح وارد زندگی من شد. لباسی گل و گشاد و ظاهری ژولیده داشت. والدین او از آن دسته کارگران سیاه پوستی بودند که درآمدشان بسیار اندک بود و فقط […]
جی5 لاین: جان ایوانز یک روز صبح وارد زندگی من شد. لباسی گل و گشاد و ظاهری ژولیده داشت. والدین او از آن دسته کارگران سیاه پوستی بودند که درآمدشان بسیار اندک بود و فقط […]
جی۵ لاین: زن و شوهری پنجاهمین سالگرد ازدواج خود را شادمانه جشن گرفتند. آنها با افتخار و سر بلندی اظهار می کردند که در طول زندگی مشترک شان حتی یکبار هم مشاجره نکرده اند. دوستان شان […]
جی5 لاین : یکی از کارخانه های فعال در زمینه تولید و پخش محصولات آرایشی به موفقیت های فراوانی دست یافته بود. اطرافیان و دوستان صاحب کارخانه می خواستند به رمز موفقیتش پی ببرند، اما سؤال شان […]
جی5 لاین: هرگز آن روز را که مادرم مجبورم کرد به جشن تولد دوستم بروم، فراموش نمی کنم. من در کلاس سوم خانم بلاک در ویرچیتای تگزاس بودم و آن روز دعوتنامه فقیرانه ای را که […]
جی5 لاین: هنوز چند روزی از جشن تولد 19 سالگی سوزان نگذشته بود که تصمیم گرفت گواهی نامه رانندگی اش را بگیرد. از آنجایی که پس انداز او تنها برای گذراندن دوره های آموزشی کافی […]