زمختی یعنی ندانستن قدر لحظهها
جی۵ لاین:ته پیاز و رنده رو پرت کردم توی سینک، اشک از چشم و چارم جاری بود. در یخچال رو باز کردم و تخم مرغ رو شکستم روی گوشت، روغن رو ریختم توی ماهیتابه و […]
جی۵ لاین:ته پیاز و رنده رو پرت کردم توی سینک، اشک از چشم و چارم جاری بود. در یخچال رو باز کردم و تخم مرغ رو شکستم روی گوشت، روغن رو ریختم توی ماهیتابه و […]
جی۵ لاین: در معبدی گربه ای وجود داشت که هنگام مراقبه ی راهب ها، مزاحم تمرکز آنها می شد. از این رو استاد بزرگ دستور داد هر وقت زمان مراقبه می رسد، یک نفر گربه […]
جی۵ لاین: استادی قبل از شروع کلاس فلسفه اش در حالی که وسایلی را به همراه داشت در کلاس حاضر شد. وقتی کلاس شروع شد بدون هیچ کلامی شیشه خالی سس را برداشت و با توپ […]
جی۵ لاین: ” آنتونی رابینز ” در مورد اهمیت تمرکز، خاطره ی زیبایی را بیان می کند که با هم آن را می خوانیم: من یکبار در کلاس مربوط به مسابقات اتومبیل رانی شرکت کردم. اولین […]
جی5 لاین: یک استاد فرزانه به نام «عباد» در بستر مرگ افتاده بود. هزاران تن از مریدان جمع شده بودند تا به آخرین موعظه او گوش فرادهند. ولی عباد شادمان، با تبسمی بر لب، دراز […]
جی5 لاین: پروفسور فلسفه با بسته سنگینی وارد کلاس درس فلسفه شد و بار سنگین خود را روبروی دانشجویان خود روی میز گذاشت وقتی کلاس شروع شد، بدون هیچ کلمه ای، یک شیشه بسیار بزرگ از داخل بسته برداشت و […]