تابلوی روی دیوار
جی۵ لاین:مادر، خسته از خرید برگشت و به زحمت زنبیل سنگین را داخل خانه کشید. پسرش دم در آشپزخانه منتظر او بود و می خواست کار بدی را که تامی کوچولو انجام داده، به مادرش […]
جی۵ لاین:مادر، خسته از خرید برگشت و به زحمت زنبیل سنگین را داخل خانه کشید. پسرش دم در آشپزخانه منتظر او بود و می خواست کار بدی را که تامی کوچولو انجام داده، به مادرش […]
جهت دانلود داستان صوتی “مادر” کلیک نموده و این داستان را با بلوتوث به دوستتان هدیه دهید. حجم فایل: MB4:29 مدت زمان فایل 1:56ثانیه چنانچه قادر به شنیدن داستان های صوتی نیستید مرورگر خود را به روز نمایید. دانلود آخرین […]
جهت دانلود داستان صوتی “موی سفید ” کلیک نموده و این داستان را با بلوتوث به دوستتان هدیه دهید. حجم فایل: MB729 مدت زمان فایل 1:02ثانیه چنانچه قادر به شنیدن داستان های صوتی نیستید مرورگر خود را به روز نمایید. دانلود […]
جی۵ لاین: در مطب دکتر« ویلیامز» به شدت به صدا در آمد… دکتر گفت: در را شکستی! بیا تو. در باز شد و دختر کوچولویی که خیلی مضطرب و پریشان به نظر می رسید، به طرف […]
جهت دانلود داستان صوتی ” موی سفید ” کلیک نموده و این داستان را با بلوتوث به دوستتان هدیه دهید. حجم فایل:2:36 MB مدت زمان فایل :1:02ثانیه چنانچه قادر به شنیدن داستان های صوتی نیستید مرورگر خود را به روز […]
جی۵ لاین:پسرک در حالی که از خانه دور شده بود چشمش به شیئی درخشان افتاد که در آن سوی خط آهن جلوه گری می کرد، به دنبال آن رفت تا آن را بردارد. او یک […]
جی۵ لاین : يک روز گرم تابستان ، پسر کوچکی با عجله لباسهايش را در آورد و خنده کنان داخل درياچه شيرجه رفت. مادرش از پنجره نگاهش مي کرد و از شادي کودکش لذت ميبرد. […]
جهت دانلود داستان صوتی “ استراحت کوتاه” کلیک نموده و این داستان را با بلوتوث به دوستتان هدیه دهید. حجم فایل: 3.34 مگابایت مدت زمان فایل : 1 دقیقه و 27 ثانیه چنانچه قادر به شنیدن داستان […]
جی5 لاین: در مورد یک دانشمند پژوهشگر ،(Stephen Glenn) اخیرا داستانی از استفان گلن دانشمندی که بانی پیشرفت های بزرگ در عرصه پزشکی است، شنیدم. جریان از این قرار است که روزی یک گزارشگر روزنامه با او به […]
جی5 لاین: مادرم معلم بود و بخش عمده ای از زندگی خود را صرف تعلیم و تربیت کرد. او حتی مواقعی که در سر کلاس حضور نداشت مشغول تعلیم و تربیت بچه ها و نواده های […]
جی5 لاین: چهار برادر خانه شان را به قصد تحصیل ترک کردند و آدم های موفقی شدند. چند سال بعد، پس از میهمانی شامی که با هم داشتند در مورد هدایایی که برای مادر پیرشان که […]
جی5 لاین: مادر نان را به سه تکه تقسیم کرد و آن را به فرزندانش داد. نگهبان آرام گفت: چیزی برای خودش نگه نداشت. سرباز گفت: چون گرسنه نبود. نگهبان دوباره گفت: چون مادر است. پیشنهاد […]
جی5 لاین: پسر کوچکی در حال ایراد گرفتن از همه چیز بود: مدرسه، دوستان، زمین بازی و …. مادر که مشغول پختن کیک بود، از پسرش پرسید که کیک دوست دارد؟ پسر پاسخ داد: بله البته. […]
جی5 لاین: دختر بچه ای یک برگ کاغذ به مادرش داد. مادر نوشته روی کاغذ را خواند: تمیز کردن اتاق : 1000 تومان مراقبت از برادر کوچکم: 3000 تومان نمره دیکته خوبی که گرفتم : 2000 […]
جی5 لاین: در یکی از روزهای سخت و دلگیر وقتی به خانه برگشتم هر سه فرزندم را دیدم که دور میز ناهارخوری نشسته بودند و هر سه ناراحت و غمگین به نظر می رسیدند. محمد […]
جی5 لاین: چندی پیش من و پسر دو ساله ام با هم پیاده روی می کردیم که ناگهان پسرم دستم را کشید و با شور و حرارت گفت: بیا بدویم مامان. بیا! به او نگاه […]