موفقیت – جی 5 لاین

جی5 لاین: در زمان های گذشته روستایی بود که مرتب مورد هجوم گاومیش های وحشی قرار می گرفت. گاومیش ها در پی پیدا کردن غذا به مزارع مردم حمله می کردند و محصولاتشان را از […]

جی۵ لاین: من در واحد فروش یکی از تولیدکنندگان داخلی کار میکنم. ما در شرکتمان محصولات را به صورت پستی برای خریداران ارسال می کنم. چند سال پیش خانمی از زاهدان تماس گرفته و از […]

جی5 لاین: روی تخت خواب در حال عوض کردن جای پسر کوچکم بودم که دختر چهار ساله ام سیما روی تخت پرید، کنار من نشست و گفت: مامان می خواهی وقتی بزرگ شدی چه کاره […]

جی5 لاین: روزی الیور وندر هولمز در مهمانی حضور پیدا کرده بود که بسیاری از سیاست مداران در آن شرکت داشتند. او کوتاه ترین مرد در آن مهمانی بود. یکی از حاضران به حالتی تمسخر […]

نجمه پ: آقای مالکی من ۲۸ سال دارم، متاهل و دارای دو فرزند، دارای مدرک کارشناسی، شوهر نسبتا خوبی هم دارم، مشکلی در زندگی ندارم جز آنکه چند وقتی است که هی این سوال در […]

جی5 لاین: یکی از مریدان شیخ ابوسعید ابوالخیر به نام خواجه حسن مردی خودخواه بود. روزی شیخ او را فراخواند و گفت: سبدی بردار و به بازار برو و مقداری جگر گوسفند بخر، آن را […]

جی5 لاین: چهارده سالم بود که مجبور شدم همراه خانواده از شهری که در آن بزرگ شده بودم به شهری دورتر مهاجرت کنم. در دوران بلوغ بودم و تمام وجودم را کینه و تنفر پر […]

[audio5 src=”http://g5line.com/wp-content/uploads/2012/03/g5line-com-heaven-and-hell.mp3″ loop=”true” autoplay=”autoplay” preload=”auto” loop=”loop” controls=””] جهت دانلود داستان صوتی “شمشیرش را برای کشتن راهب بالا برد” کلیک نموده و این داستان را با بلوتوث به دوستتان هدیه دهید. حجم فایل: 1.10 مگا بایت […]

علی سالاروند: با سلام و درود خدمت شما آقای مالکی نژاد من دارم واسه کنکور میخوونم و خوب هم می خوونم ولی چیزی که اذیتم میکنه اینه که هنوز نتونستم هدف خودم رو به روشنی […]

جی5 لاین: من کارمند بانک هستم. البته پشت باجه کار نمی کنم بلکه در یکی از ادارات امور شعب مشغولم. اداره ما داخل یکی از شعب بزرگ هست. خاطره ای که می خوام براتون بگم […]

جی5 لاین: چندین سال پیش، دوران دبیرستان من و یکی از دوستام زهرا با هم به کلاس زبان انگلیسی می رفتیم. ما هم در مدرسه همکلاسی بودیم و هم در کلاس زبان. درواقع زهرا یکی […]

جی5 لاین: روزی استادی در سر کلاس زیست شناسی رو به دانشجویان پزشکی خود کرد و گفت: می دانم که شما در این ترم بسیار تلاش کرده اید و می دانم که برنامه های سخت […]

جی5 لاین: نوزده ساله بودم و تازه عروس. هر روز صبح شوهرم را تا آستانه ی در همراهی می کردم، غذایش را به دستش می دادم و وقتی شروع به رفتن می کرد برایش دست […]

جی5 لاین: در روزگاران قدیم در کشور چین پادشاهی بود که دو فرزند پسر داشت ولی هر دوی آن ها را در جنگ از دست داده بود، او زمانی که دیگر بسیار پیر شده بود […]

جی5 لاین: روزی مردی برای اصلاح موی خود نزد آرایشگر رفته بود. بین او و آرایشگر بحثی پیرامون خدا پیش آمد. آریشگر گفت: خدا وجود ندارد. مشتری جواب داد: به چه علت این حرف را […]

جی5 لاین: من معمولا زیاد سفر می کنم و وقتی میبینم تو جاده ها بعضی از مردم بنزین تموم میکنن و وایمیسن واسه بنزین گرفتن خیلی لجم درمیاد و میگم چقدر بی دقت هستن اینا […]