مرد سنگ شکن

جی۵ لاین:روزی روزگاری سنگ شکن فقیری بود که زیر آفتاب و باران، روزگار را به خرد کردن سنگ های کنار جاده می گذرانید. روزی با خود گفت:” آه! اگر می توانستم ثروتمند شوم، آن وقت می توانستم استراحت کنم.” فرشته ای در آسمان پرسه می زد. صدایش را شنید و به او گفت:” آرزویت اجابت باد.” همین طور هم شد. سنگ شکن فقیر ناگهان خود را در قصری زیبا یافت که تعداد زیادی خدمتکار به او خدمت می کردند. حالا می توانست هر قدر که می خواست استراحت کند. اما روزی آمد که سنگ شکن به این فکر افتاد که تا نگاهی به آسمان بیندازد. آن وقت چیزی را دید که هرگز به عمرش ندیده بود: خورشید را! آهی کشید و گفت: آه! اگر می توانستم خورشید شوم، دیگر این همه خدمتکار موی دماغم نبود! این بار هم فرشته ی مهربان خواست او را خوشحال کند. به او گفت: خواسته ات اجابت باد! اما وقتی آن مرد خورشید شد، ابری از برابر او گذشت و درخشش او را تیره و تار کرد. با خود فکر کرد: ای کاش ابر بودم! ابر از خورشید هم نیرومندتر است! اما این خواسته اش هم که اجابت شد، باد وزید و ابر را در آسمان پراکند. دلم می خواهد باد باشم که هر چیزی را با خود می برد. فرشته با کمال میل خواسته اش را اجابت کرد. اما به باد بی پروا و خشمگین که تبدیل شد، به کوه برخورد که در مقابل باد هم تکان نخورد. کوه که شد؟، متوجه شد که کسی با کلنگ پایه اش را خرد می کند. گفت: کاش می توانستم آن کسی باشم که کوه ها را خرد می کند. فرشته برای آخرین بار خواسته اش را اجابت کرد. چنین شد که سنگ شکن دوباره خود را کنار جاده و در همان قالب پیشین کارگر ساده ای که بود، یافت و دیگر پس از آن زبان به شکوه نگشود.

منبع تصویر:blog
منبع اصلی:داستانهای کوتاه از نویسندگان بزرگ و ناشناس/ حمید رضا غیوری/ انتشارات غیوری

نظرتون رو بفرستیدو اگر از دیدگاه دوستان دیگه هم خوشتون اومد،برای تأیید روی علامت + کلیک کنید.
هر روزساعت۷صبح یک داستان مثبت درجی۵لاین منتشر میشود.برای دریافت آن در ایمیلتان“فیدبرنر”را مطالعه فرمایید. برای مطالعه ی کلیه ی داستان های مثبت این کتاب می توانید خرید از انتشارات غیوری داشته باشید تا علاوه برحمایت ازمولف گرانقدر در توسعه ی مثبت اندیشی بکوشیم.

برچسب ها: , , , , ,

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
1 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ریحانه
9 سال قبل

یکی از رموز موفقیت استمرار و تداوم در آن کار است و از این شاخه به آن شاخه پریدن یکی از مهمترین دلایل شکست می باشد که ویژگی افراد اهمالکار و تنبل می باشد. استمرار در یک کار که با بررسی و مطالعه و علاقه شروع شده است می تواند ما را تا اوج آسمان ببرد. بنابراین فکر کنم منظور این داستان همین است که اگر آن مرد سنگ شکن کار خود را ادامه دهد و در آن استمرار و جدیت داشته باشد روزی به خورشید اهدافش خواهد رسید. بنابراین اصل مهم موفقیت همان استمرار می باشد و البته این… بیشتر بخوانید