مطالب مرتبط با گل

دختر بچه ای که به ویترین مغازه خیره شده و بغض کرده بود

جی5 لاین: دو روز مانده بود به تولد مادرم. بخاطر مشغله کاری نمی توانستم به دیدنش بروم و حضورا تولدش را تبریک بگویم. از این رو تصمیم گرفتم که هدیه ای برایش پست کنم و […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

تو فکر می کنی می توانی همه این جانوران را نجات دهی؟

جی5 لاین: مردم، کنار ساحل مردی را دید که مدام چیزهایی را از ساحل بر می داشت و به سمت دریا پرتاب می کرد. خوب که نزدیک شدند مشاهده کردند که ساحل پر از ستاره های […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

صداقت

جهت دانلود داستان صوتی “صداقت” کلیک نموده و این داستان را با بلوتوث به دوستتان هدیه دهید. حجم فایل:1:85 KB مدت زمان فایل 2:42 ثانیه چنانچه قادر به شنیدن داستان های صوتی نیستید مرورگر خود را […]

1 دیدگاه مفید - ادامه مطلب

تاجر و باغ زیبا

جی۵ لاین:مردی تاجر در حیاط قصرش انواع مختلف درختان و گیاهان و گلها را کاشته و باغ بسیار زیبایی را به وجود آورده بود. هر روز بزرگترین سرگرمی و تفریح او گردش در باغ و […]

ادامه مطلب

گل رز

جی۵ لاین:هرگز به ذهنم خطور نمی کرد که بلیت هواپیمای ما، برای من دو سره و برای « جان» یکسره باشد. ما به نیویورک می رفتیم تا همسرم، « جان» سومین عمل جراحی قلب باز […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

کور یا نابینا

جی۵ لاین:وقتی که نشستم تا مطالعه کنم، نیمکت پارک خالی بود. در زیر شاخه های طویل و پیچیده ی درخت بید کهنسال دلسردی از زندگی دلیل خوبی برای اخم کردن شده بود چون دنیا می […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

دیوار گلی گربه ای

جهت دانلود داستان صوتی  “دیوار گلی گربه ای” کلیک نموده و این داستان را با بلوتوث به دوستتان هدیه دهید. حجم فایل: MB1:02  مدت زمان فایل 2:14ثانیه چنانچه قادر به شنیدن داستان های صوتی نیستید مرورگر خود را به روز […]

ادامه مطلب

داستان دو بذر

جی۵ لاین:در بهار دو تا بذر در خاک حاصل خیز کنار هم نشسته بودند. اولین بذر گفت: “می خواهم رشد کنم. می خواهم ریشه هایم را در خاک زیر پاهایم بدوانم و ساقه هایم را […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

دو کوزه

جی۵ لاین:در افسانه ای هندی آمده است که مردی هر روز دو کوزه ی بزرگ آب را به دو انتهای چوبی می بست، چوب را روی شانه اش می گذاشت و برای خانه اش آب […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

ناسپاس

جی5 لاین: خورشید غروب کرده بود و مرد از فرط خستگی و سرما بی رمق به زمین افتاد. نیمه شب از شدت تشنگی در خواب نالید. گل ساقه اش را خم کرد و قطره ای شبنم […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب