برای گفتن شب بخیر رفت و حاضرین را بوسید
جی5 لاین: شوهر من مردی درشت اندام و چاق است. زمانی که دخترمان فرزند دومش را باردار بود ما برای نگهداری دختر سه ساله اش به خانه شان رفتیم. شب اولی که آنجا بودیم نوه […]
جی5 لاین: شوهر من مردی درشت اندام و چاق است. زمانی که دخترمان فرزند دومش را باردار بود ما برای نگهداری دختر سه ساله اش به خانه شان رفتیم. شب اولی که آنجا بودیم نوه […]
جی5 لاین: روزی یکی از دوستان ملانصرالدین نزد او آمد و گفت: تو نمی خواهی ازدواج کنی؟ آیا اصلا تا به حال به فکر ازدواج بوده ای؟ ملا جواب داد: آری. در زمان جوانی در […]
جهت دانلود داستان صوتی “آرامش” کلیک نموده و این داستان را با بلوتوث به دوستتان هدیه دهید. حجم فایل:980 KB مدت زمان فایل 1:23 ثانیه چنانچه قادر به شنیدن داستان های صوتی نیستید مرورگر خود را […]
جی۵ لاین:در شهری دور افتاده خانواده فقیری زندگی میکردند. پدر خانواده از اینکه دختر 5 ساله شان مقداری پول برای خرید کاغذ کادوی طلایی رنگ مصرف کرده بود، ناراحت بود. چون همان مقدار پول هم […]
جی۵ لاین:در فرودگاه گفتگوی لحظات آخر بین مادر و دختری را شنیدم، هواپیما درحال حرکت بود و آنها همدیگر را بغل کردند و مادر گفت: ”دوستت دارم و آرزوی کافی برای تو میکنم.”دختر جواب داد: […]
جی۵ لاین: در سال های جنگ جهانی دوم، فردی به نام « ادوین لند» داشت از دختر کوچک خود عکس می گرفت که ناگهان دخترک پرسید: « چرا برای دیدن هر عکس، باید این همه […]
جی۵ لاین:دختر کوچکی هر روز پیاده به مدرسه می رفت و بر می گشت. با اینکه آن روز صبح هوا زیاد خوب نبود و آسمان ابری بود، دختر بچه طبق معمول همیشه، پیاده به سوی […]
جهت دانلود داستان صوتی “دختر سوگلی بابا!” کلیک نموده و این داستان را با بلوتوث به دوستتان هدیه دهید. حجم فایل: MB838 مدت زمان فایل 1:46ثانیه چنانچه قادر به شنیدن داستان های صوتی نیستید مرورگر خود را به روز نمایید. […]
جهت دانلود داستان صوتی “جانوری که در اشک خودش حل شد.” کلیک نموده و این داستان را با بلوتوث به دوستتان هدیه دهید. حجم فایل: MB1:29 مدت زمان فایل 2:50ثانیه چنانچه قادر به شنیدن داستان های صوتی نیستید مرورگر خود […]
جی۵ لاین:همسرم با صدای بلندی گفت:” تا کی می خواهی سرت را در آن روزنامه فرو کنی؟ می شود بیایی و به دخترت بگویی غذایش را بخورد؟” روزنامه را کناری انداختم و به سوی آنها […]
جی5 لاین: در زمان های قدیم دختری از روی اسب افتاد و لگن اش از جایش در می رود. پدرش هر حکیمی را نزد او می برد دختر اجازه نمی دهد کسی به بدنش دست بزند،هرچه […]
جی۵ لاین: جینی دختر کوچولوی زیبا و باهوش پنج ساله ای بود که یک روز همراه مادرش برای خرید به مغازه رفته بود، چشمش به یک گردن بند مروارید بدلی افتاد که قیمتش 5/2 دلار […]
جی5 لاین: «باب» مرد ثروتمندی بود که با وجود مال فراوان، بسیار نامهربان و خسیس بود. برعکس، زنش «سارا» بسیار مهربان و خوشقلب بود و همه او را دوست داشتند. سارا با خود مياندیشید:«خداوند این مرد […]
جی۵ لاین : جوان متدینی بود. از آن ها که تعصب دارند .دلش میخواست به دیدار دختر برود دو دل بود استخاره کرد ،بد آمد. بعد ازچند دقیقه دوباره استخاره کرد. جی۵ لاین . کام منبع اصلی:کتاب […]
جی۵ لاین:دختر کوچولوی صاحبخانه از آقای “کی ” پرسید: اگر کوسه ها آدم بودند با ماهی های کوچولو مهربان تر میشدند؟ آقای کی گفت:البته !اگر کوسه ها آدم بودند . توی دریا برای ماهی ها […]
جی5 لاین: یکی از دوستام می گفت:سال ها پیش وقتی دانشجو بودم،بعضی از استاد ها که حضور غیاب میکردند برای محکم کاری دو بار این کار رو انجام میدادن یه بار اول ساعت کلاس و یه […]