مطالب مرتبط با خاطره

مهران، پسرم صدایم رو می شنوی؟

جی5 لاین: از زمانی که مهران پا به میانسالی گذاشته بود چندسالی می گذشت. گرفتن مدرک دانشگاهی از بهترین دانشگاه کشور، انتخاب یک شغل خوب و تجربه کافی او را به یک انسان موفق در […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

در امتحانات پایان ترم آنها را دیدم که در حال مرور نکات درسند

جی5 لاین: مدتی پیش متوجه شدم که یکی از هم دانشگاهی هایم کاملا نابینا است، برایم سوال شده بود که یک دانشجو بدون چشم چطور می تواند به تحصیل بپردازد؟ بعدها فهمیدم که او با […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

در شرکت

چند وقت پيش با يكي از همكاران مشكلي پيش اومد و بحث مفصلي داشتيم و او چنان دهانش رو باز كرد و جملاتي رو گفت كه يك لحظه فكر كردم اصلن اينجا شركت نيست و […]

ادامه مطلب

مهربانی

جی۵ لاین:كلاس چهارم بودم اون موقع رشت زندگي مي كرديم. شايد حدود 36 سال پيش فكر مي كنم سال 56 بود. يه روز سرد زمستاني داشتيم از مدرسه با دوستم جعفرپور برمي گشتيم كه برف […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

محرٌم

جی۵ لاین: خیلی خوشحال بودم که بعد از مدت ها می تونم ببینمش. دلم براش تنگ شده بود. اولین بار بود که بعد ماجرای خواستگاری می خواستیم با هم حرف بزنیم. حالا اون زن داشت، اما […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

باتو ام! هنوز فرصت داری…

جی۵ لاین : چند سال از کلاس آموزشی گواهینامه ی رانندگی ام میگذره خیلی ازدرس های قوانین و آیین نامه ها رو فراموش کردم ولی یه درس جالبی که یاد گرفتم وهنوز هم به قوت در خاطرم […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

بهترین خاطره ی فصل

جی5لاین: خاطرات ارسالی در فصل تابستان با نگاهم رفت، با نگاهش رفتم کسی با من بازی نمی کرد تعطیلات نیمه شعبان در یزد در آن لحظه فقط رویایی دور از دست بود دعا در طلب […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

سعی کردم نوع افکارم رو عوض کنم.

جی۵ لاین: همیشه اردیبهشت ماه رو دوست داشتم نه به این خاطر که بهاره،و نه این که سالگرد تولدم تو این ماهه بلکه بیشتر بخاطر برپایی نمایشگاه کتاب و یک دنیا شور و هیجان خاص که […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب
مسجد جامع یزد در نیمه شعبان

تعطیلات نیمه شعبان در یزد

جی5 لاین: حدودا ده سال پیش در تعطیلات نیمه شعبان وقتی برای مسافرت به یزد رفته بودیم تنهایی رفته بودم سمت مسجد جامع. حدودا یک سالی بود که با جی۵ زبان کار میکردم برای همین […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب
پدر و پسر در حال مطالعه در بیشه زار

پیرمرد کنار پسر تحصیلکرده اش نشسته بود

جهت دانلود داستان صوتی “پیرمرد کنار پسر تحصیلکرده اش نشسته بود” کلیک نموده و این داستان را با بلوتوث به دوستتان هدیه دهید. حجم فایل: 920 کیلو بایت چنانچه قادر به شنیدن داستان های صوتی […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

دیدم اون بچه نمی تونه بایسته

جی5 لاین: سلام. تو مدتی که مدرسه می رفتم با اتوبوس بر میگشتم خونه. یه روز روی صندلی اتوبوس نشسته بودم. خیلی هم خسته بودم که دیدم در یک ایستگاه یک خانم با یک بچه […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

سعی می کردم سریع صحبت رو تموم کنم

جی5 لاین: سلام، خاطره ای که می خوام واستون بگم مربوط میشه به حدود 10 سال پیش. زمانی که من دوران راهنمایی بودم. اوایل سال بود، در نیمکت کناری نیمکت من دختری نشسته بود که […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

قرار بود یک موسسه خیریه ساخته بشه

جی5 لاین: من معمار هستم. تا حالا خونه های زیادی رو ساختم. خاطره ای که می خوام بهتون بگم مربوط میشه شاید به بیشتر از 10 سال پیش. قرار بود که در یک قسمت از […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

هیچ ماشینی متوجه اش نمی شد و از کنارش رد می شد

جی5 لاین:مدت ها پیش پسر و دختر کوچولوم رو برده بودم پارک تا کمی بازی کنن. وقت برگشتن به خونه دیدم بیرون پارک، کنار خیابون پیرمردی با واکر منتظر تاکسی هست ولی متاسفانه هیچ ماشینی […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

برای همسایه ها و دیگر آشنایان خیاطی می کنم

جی5 لاین: من مدتی هست که در خانه برای همسایه ها و دیگر آشنایان خیاطی می کنم و اینطوری یک درآمد برای خودم کسب کردم. از اول با خودم قرار گذاشتم که به مشتری ها […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

سعی کردم خودم رو کنترل کنم و چیزی نگم

جی۵ لاین: از اول سال دو نفر از بچه های کلاس با من و دوستم انگار مشکل داشتند. جواب سلام نمی دادند، روشون رو از ما برمی گردوندند، با خشم باهامون صحبت می کردند و […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب