خوردن و درد و دل کردن وقتتان را تلف می کند
جی5 لاین: گروهی از مردان سالخورده و چند تن از جوانان در جنگلی مشغول بریدن درختان بودند. در میان آنان پسری خون گرم و بسیار سخت کوش بود که حتی در وقت استراحتش هم کار […]
جی5 لاین: گروهی از مردان سالخورده و چند تن از جوانان در جنگلی مشغول بریدن درختان بودند. در میان آنان پسری خون گرم و بسیار سخت کوش بود که حتی در وقت استراحتش هم کار […]
جی۵ لاین:روزی مردی از کنار جنگلی می گذشت مرد دیگری را دید که با اره ای کند به سختی مشغول بریدن شاخه های درختان است .پرسید ای مرد چرا اره ات را تیز نمی کنی […]
جی۵ لاین:زنی بود که غده ای سرطانی و بسیار عفونی در سینه اش داشت. این غده را در یک کیسه روی سینه اش قرار داده بودند. او به بیمارستان نمی رفت و در کلبه ای […]
جی۵ لاین:شاگردی از استادش پرسید: عشق چیست؟ استاد در جواب گفت: به گندم زار برو، پر خوشه ترین شاخه را بیاور، اما در هنگام عبور از گندم زار به یاد داشته باش که نمی توانی […]
جی۵ لاین:روزی چکاوکی در جنگل آواز سر داده بود. مردی با جعبه ای پر از کرم از آن حوالی می گذشت. چکاوک از او پرسید:” درون جعبه چیست و به کجا می روی؟” کشاورز گفت:” […]
جی۵ لاین: روزی مردی از کنار جنگلی می گذشت مرد دیگری را دید که با اره ای کند به سختی مشغول بریدن شاخه های درختان است . پرسید ای مرد چرا اره ات را تیز […]
جی۵ لاین: چند قورباغه از جنگلی عبور می کردند که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عمیقی افتادند. بقیه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند که گودال چقدر عمیق است […]
جی۵ لاین: داستان کوتاه زیر، خلاصه ای است از کتاب « چکه ی مرغ مگس خوار»: جنگل آتش گرفته بود. تمام حیوانات به گونه ای سعی در فرار از بلا و مصیبت داشتند. در این […]
جی۵ لاین:استادی در یک جنگل زندگی می کرد و تعدادی میمون تربیت کرده بود. یک روز صبح شاگردش نزد او آمد و گفت:« اغلب گفته های شما متضاد هستند و تنها باعث گیجی من می […]
جی۵ لاین: دو آتش نشان وارد جنگلی می شوند تا آتش کوچکی را خاموش کنند. آخر کار وقتی از جنگل بیرون می آیند و کنار رودخانه می روند،صورت یکی کثیف و پر از خاکستر ،اما صورت […]
جی۵ لاین: روزی لاک پشت و خرگوشی با یکدیگر بحث کردند که کدام یک سریع تر می دوند. آنها درخت بالای تپه مجاور جنگل را به عنوان خط پایان مسابقه تعیین کردند و مسابقه آغاز شد. […]
جی۵ لاین:همگی به صف ایستاده بودند تا از آنها پرسیده شود. نوبت به او رسید: “دوست داری روی زمین چه کاره باشی؟ ” گفت: می خواهم به دیگران یاد بدهم، پس پذیرفته شد! چشمانش رابست، […]
جی5 لاین :روزی چکاوکی در جنگل آواز سر داده بود. مردی با جعبه ای پر از کرم از آن حوالی می گذشت، چکاوک از او پرسید:درون جعبه چیست و به کجا می روی؟ کشاورز گفت:درون این […]