مطالب مرتبط با بازار

مراقب افکار دیگران باشید

جی۵ لاین:مردی در کنار جاده، دکه ای درست کرد و در آن ساندویچ می فروخت.چون گوشش سنگین بود، رادیو نداشت، چشمش هم ضعیف بود، بنابراین روزنامه هم نمی خواند.او تابلویی بالای سر خود گذاشته بود و […]

ادامه مطلب

در این وقت شب اینجا چه می کنی؟

جی5 لاین: ملا نصرالدین در بازار مغازه ای داشت وخانه ای در بالای آن که شب ها همانجا اقامت داشت . شبی دزدی به دکان ملا زد . او با سوهان مشغول بریدن قفل در بود. […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب
سکه های نقره

داستان احمق باهوش

جی5 لاین: ملا نصرالدین روزها در بازار گدایی می کرد. مردم دو سکه، یک طلا و دیگری نقره به او نشان می دادند و از او می خواستند که یکی را بردارد و او هر دفعه […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

از اینکه مردم او را اینگونه ببینند خجالت می کشید

جی5 لاین: یکی از مریدان شیخ ابوسعید ابوالخیر به نام خواجه حسن مردی خودخواه بود. روزی شیخ او را فراخواند و گفت: سبدی بردار و به بازار برو و مقداری جگر گوسفند بخر، آن را […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب