آمده ام اینجا که کمی غذا از شما درخواست کنم
جی5 لاین: زن و شوهری بر سر سفره غذا نشسته بودند که ناگهان فقیری در خانه شان را زد و گفت: فقیری گرسنه هستم. عطر غذایتان به مشامم رسید. آمده ام اینجا که کمی غذا […]
جی5 لاین: زن و شوهری بر سر سفره غذا نشسته بودند که ناگهان فقیری در خانه شان را زد و گفت: فقیری گرسنه هستم. عطر غذایتان به مشامم رسید. آمده ام اینجا که کمی غذا […]
جی۵ لاین:هنوز هم بعد از این همه سال، چهره ی « ویلان» را از یاد نمی برم. در واقع، در طول سی سال گذشته همیشه روز اول ماه که حقوق بازنشستگی ام را دریافت می […]
جی۵ لاین:زنی که آهی در بساط نداشت، تصمیم گرفت دخترهایش را به دانشکده بفرستد. شوهرش او را به مسخره گرفت و پرسید:” چه کسی شهریه ی آنها را خواهد پرداخت. من که پولش را ندارم.” […]
جی۵ لاین:روزی استاد شیوانا از مقابل مدرسه ای عبور می کرد.پسر جوانی را دید که غمگین و افسرده بیرون مدرسه به درختی تکیه کرده و به افق خیره شده است.شیوانا کنار او رفت و جویای […]
جی۵ لاین:در شهر اوزاکا، شیرینی فروشی بسیار مشهوری بوئ که شهرتش به خاطر شیرینی های خوشمز ای بود که می پخت.مشتری های این مغازه اکثرا از قشر ثروتمند بودند، چون قیمت شیرینی هایش گران بود. […]
جهت دانلود داستان صوتی “روستایی فقیر ” کلیک نموده و این داستان را با بلوتوث به دوستتان هدیه دهید. حجم فایل:1:64 KB مدت زمان فایل 3:36 ثانیه چنانچه قادر به شنیدن داستان های صوتی نیستید مرورگر خود […]
جی۵ لاین:روزی روزگاری، پادشاهی بزرگ، وارسته و برخوردار از ویژگی های معنوی، بر سرزمینین پهناور و قدرتمند فرمانروایی می کرد. از بد حادثه، کشور او مورد هجوم دشمن قرار گرفت؛ شاه را از اریکه قدرت […]
جی۵ لاین:در شهری دور افتاده خانواده فقیری زندگی میکردند. پدر خانواده از اینکه دختر 5 ساله شان مقداری پول برای خرید کاغذ کادوی طلایی رنگ مصرف کرده بود، ناراحت بود. چون همان مقدار پول هم […]
جهت دانلود داستان صوتی “پیرمرد فقیر و هیزم فروش شتر دار” کلیک نموده و این داستان را با بلوتوث به دوستتان هدیه دهید. حجم فایل: 1:25 KB مدت زمان فایل 2:44 ثانیه چنانچه قادر به شنیدن داستان های […]
جهت دانلود داستان صوتی “وقتی خورشید درس تازه ای گرفت” کلیک نموده و این داستان را با بلوتوث به دوستتان هدیه دهید. حجم فایل: 824 KB مدت زمان فایل 1:45 ثانیه چنانچه قادر به شنیدن داستان های صوتی […]
جی۵ لاین:پادشاهی پس از اینکه بیمار شد گفت:” نصف قلمرو پادشاهی ام را به کسی می دهم که بتواند مرا درمان کند.” تمام آدم های دانا دور هم جمع شدند تا ببیند چگونه می شود […]
جی۵ لاین: روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند، چقدر فقیر هستند.آن دو یک شبانه روز در خانه محقر […]
جی۵ لاین:چندین سال پیش بود.ما در یک خانواده ی خیلی فقیر در یک دهکده ی دور افتاده به نام«روکی» در کلبه ای کوچک زندگی میکردیم.روزها در مزرعه کار می کردیم و شب ها از خستگی […]
جی۵ لاین:در یکی از خیابانهای شهری در چین، فقیری بود که در تمام روز کاسه ی خود را نگه داشته و برنج یا هر چیز دیگری که رهگذران به او می دادند، گدایی می کرد. […]
جی۵ لاین: ادی در خانواده ای بسیار فقیر به دنیا آمد.سه سال بیشتر نداشت که پدرش چشم از جهان فرو بست. مادرش ناچار بود برای گذران زندگی خود و خانواده اش کار کند، بنابراین ادی را […]
جی۵ لاین: شیوانا از مقابل مدرسه ای عبور می کرد. پسر جوانی را دید که غمگین و افسرده بیرون مدرسه به درختی تکیه کرده و به افق خیره شده است. شیوانا کنار او رفت و جویای […]