یادت هست که خدا…
جی۵ لاین: تامی به تازگی صاحب یک برادر شده بود و مدام به پدر و مادرش اصرار می کرد که او را با برادر کوچکش تنها بگذارند. پدر و مادر تامی می ترسیدند که او […]
جی۵ لاین: تامی به تازگی صاحب یک برادر شده بود و مدام به پدر و مادرش اصرار می کرد که او را با برادر کوچکش تنها بگذارند. پدر و مادر تامی می ترسیدند که او […]
جی۵ لاین: شخصی از خدا پرسید: خوشبختی را کجا می توان یافت؟ خدا فرمود: آن را در خواسته هایت جستجو کن و از من بخواه تا به تو بدهم. او با خود فکر کرد و […]
جی۵ لاین: مرد در امتداد جاده راه می رفت و هر از گاهی که صدای ماشینی می شنید به پشت سر خود نگاه می کرد اما تا می خواست چیزی بگوید ماشین با سرعت از کنارش […]
جی۵ لاین: زنی حدود نود ساله را می شناختم که از هیچ چیز ناراحت نمی شد و هیچ گاه عصبی نبود! پیوسته آرام، پرنشاط و همیشه در آرامشی خدایی بود. با همه کس و همه چیز […]
جی۵ لاین:خواب دیده بود، در ساحل دریا، در حال قدم زدن با خداست. در پهنه ای از آسمان، صحنه هایی از زندگی اش به نمایش در آمد. متوجه شد که در هر صحنه، جای پای […]
جی۵ لاین:مرد کوله پشتی اش را برداشت و راه افتاد.رفت که دنبال خدا بگردد و گفت: تا کوله ام از خدا پر نشود،بر نخواهم گشت.نهالی رنجور و کوچک کنار راه ایستاده بود.مسافر با خنده ای […]
جهت دانلود داستان صوتی “چشمه” کلیک نموده و این داستان را با بلوتوث به دوستتان هدیه دهید. حجم فایل:1:51 MB مدت زمان فایل :2:12ثانیه چنانچه قادر به شنیدن داستان های صوتی نیستید مرورگر خود را به روز نمایید. دانلود آخرین […]
جی۵ لاین:روزی پسر بچه ای در ساحل ، مشغول بازی با ماسه ها بود. چند کامیون و بیل پلاستیکی قرمز رنگ همراه خود داشت. در حال درست کردن جاده و تونل با ماسه های نرم […]
جی۵ لاین:پشتش سنگین بود و جاده های دنیا طولانی ، می دانست که همیشه جز اندکی از بسیار را نخواهد یافت. آهسته آهسته می خزید. دشوار و کند. و دورها همیشه دور بود. لاک پشت […]
جی۵ لاین:هر گاه کسی کار ناشایستی انجام می داد ،سایرین می گفتند :” خدا لعنتش کند.” اما مادرم می گفت:” خدا خیرش دهد.” روزی از مادرم دلیل این کار را پرسیدم. او با چنان حیرتی […]
جی۵ لاین: راستشو بخواین دنیای امروزی هر روز داره بیش از پیش شگفت زده مون می کنه. اصلن همه ش شگفتیه. به نظر میاد همه چیز داره سیر صعودی طی می کنه و رو به بالا […]
جی۵ لاین : گنجشک با خدا قهر بود روز ها گذشت و گنجشک با خدا هیچ نگفت .فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت: “می آید. من تنها […]
جی۵ لاین : چند سال از کلاس آموزشی گواهینامه ی رانندگی ام میگذره خیلی ازدرس های قوانین و آیین نامه ها رو فراموش کردم ولی یه درس جالبی که یاد گرفتم وهنوز هم به قوت در خاطرم […]
جی۵ لاین :مرد جوانی که مربی شنا و دارنده ی چندین مدال المپیک بود،به خدا اعتقادی نداشت.او چیزهایی که درباره ی خدا می شنید مسخره می کرد. شبی مرد جوان به استخر سرپوشیده ی آموزشگاهی رفت […]
جهت دانلود داستان صوتی “ شب و روز” کلیک نموده و این داستان را با بلوتوث به دوستتان هدیه دهید. حجم فایل: 2.15 مگابایت مدت زمان فایل :2دقیقه و 21 ثانیه چنانچه قادر به شنیدن داستان […]
جی۵ لاین : در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند:« فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند» عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را […]