مطالب مرتبط با ثروت

حکایت گاو و خوک

 جی۵ لاین: مرد ثروتمندی به کشیشی می گوید: نمی دانم چرا مردم مرا خسیس می پندارند.کشیش گفت: بگذار حکایت کوتاهی از یک گاو و یک خوک برایت نقل کنم. روزی خوکی به گاو گفت: مردم […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

تو نیز خواهی مُرد

جهت دانلود داستان صوتی “ تو نیز خواهی مُرد” کلیک نموده و این داستان را با بلوتوث به دوستتان هدیه دهید. حجم فایل: 1.34 مگابایت  مدت زمان فایل  :1دقیقه و 28 ثانیه چنانچه قادر به […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

ماهی تازه !

 جی۵ لاین:ژاپنی ها عاشق ماهی تازه هستند. اما آب های اطراف ژاپن سالهاست که ماهی تازه ندارد. بنابر این برای غذا رساندن به جمعیت ژاپن، قایق های ماهی گیری بزرگتر شدند و مسافت های دورتری […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

شادی بی دلیل

جهت دانلود داستان صوتی “شادی بی دلیل ” کلیک نموده و این داستان را با بلوتوث به دوستتان هدیه دهید. حجم فایل: 1.17 مگابایت  مدت زمان فایل  :1دقیقه و 16 ثانیه چنانچه قادر به شنیدن داستان های […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

ثروتمندیم یا فقیر ؟!

 جی۵ لاین: روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به یک روستا برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند، چقدر فقیر هستند. آن دو، یک شبانه روز در […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

شیشه یا آینه؟!

جهت دانلود داستان صوتی “شیشه یا آینه؟! ” کلیک نموده و این داستان را با بلوتوث به دوستتان هدیه دهید. حجم فایل: 1.32 مگابایت  مدت زمان فایل  :1 دقیقه و 32 ثانیه چنانچه قادر به شنیدن داستان […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

نیروی دو اسب

 جی5 لاین: روزی روزگاری سرخپوست پیری زندگی می کرد که بسیار فقیر بود.اما وقتی که یک چاه نفت در زمینش پیدا شد، از شر فقر نجات پیدا کرد. او یک شبه ثروتمند شد و تصمیم […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

او ثروتمند از دنیا نرفت

 جی5 لاین: اندرو کارنگی Andrew Carnegie یک پسر بجه مهاجر و فقیر اسکاتلندی بود که سواد آن چنانی نداشت و در تلگراف خانه ای به رد و بدل کردن پیغام ها می پرداخت. در جوانی با […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

چشمانت را به قیمت خوبی می خرم

جی5 لاین: روزی مردی از اینکه فقیر بوده و از پول و ثروت بهره ای نداشت در حال گلایه کردن بود. خردمندی او را دید و گفت: حاضری یکی از چشمانت را به قیمت هزار […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب

ملانصرالدین مهمانی را ترک کرد

جی5 لاین: روزی ملانصرالدین با لباسی کهنه و مندرس به مجلس مهمانی رفت. میزبان و سایر مهمان ها بدون توجه به ملا به کار خود مشغول بودند و کسی او را تحویل نگرفت. ملا که […]

دیدگاه مفید - ادامه مطلب