داستان چهار شمع
جی5 لاین:چهار شمع به آرامی در حال سوختن بودند . محیط آنچنان آرام و بی صدا بود که می شد به صحبت هایشان گوش داد. اولی گفت: من « صلح » هستم. کسی نمی تواند […]
جی5 لاین:چهار شمع به آرامی در حال سوختن بودند . محیط آنچنان آرام و بی صدا بود که می شد به صحبت هایشان گوش داد. اولی گفت: من « صلح » هستم. کسی نمی تواند […]
جی5 لاین : یکی از کارخانه های فعال در زمینه تولید و پخش محصولات آرایشی به موفقیت های فراوانی دست یافته بود. اطرافیان و دوستان صاحب کارخانه می خواستند به رمز موفقیتش پی ببرند، اما سؤال شان […]
جی5 لاین: دلم می خواهد این داستان را به دوست خوبم؛ ادوارد تسیرا تقدیم کنم .انسانی والا که او را سرمشق خود در زندگی قرار داده ام. ادی در خانواده ای بسیار فقیر به دنیا آمد. […]
سلام اقای مالکی نژاد . من هر روزسایت شما را می خوانم . یک کتابخانه دارم پر از کتابهای موفقیت. کتاب دعای کاترین پاندر هر دو جلد و کتاب قدرت عشق او و هزارتا کتاب […]
جی۵ لاین: زمانی که برای کنکور درس می خوندم یه دفترچه ی کوچولو داشتم که هر روز برنامه ی درسی روز بعدم رو تو اون می نوشتم ، هرروز مشخص می کردم که روزانه چند ساعت […]
جی5 لاین: من با اولین عشق دوران دبیرستانم ازدواج کرده ام. در اوایل دهه ی هفتاد، همان طور که از محراب کلیسا رد می شدم، از تصور آن که شور و هیجان و صمیمیت و […]
جی5 لاین: شخصی را به جهنم میبردند. در راه برمیگشت و به عقب خیره میشد. ناگهان ندا آمد او را به بهشت ببرید. فرشتگان پرسیدند: چرا؟ پروردگار فرمود : او چند بار به عقب نگاه کرد […]
جی5 لاین: هفته های او مهر بود. سال اول دانشگاه بودم. استادی داشتیم که از همان روزهای اول کلی تمرین به ما داده بود و خیلی از ما کار می کشید. تازه مدرک دکترایش را […]
جی5 لاین: جوانی که تازه در شرکت بیمه استخدام شده بود از نماینده موفقی در این شرکت پرسید: ” چه وقت از یک مشتری که بسیار سخت قانع می شود، نا امید میشود؟ ” نماینده پاسخ […]
جی5 لاین: در مزرعه ای چاهی وجود داشت. یک روز خری به داخل آن افتاد. سایر حیوانات دور چاه جمع شدند و شلوغ کردند تا صاحب مزرعه به کمک خر بیاید. صاحب مزرعه وقتی متوجه موضوع […]
جی5 لاین:دکتر لری اسمیت تازه نفس می خواست در شهری مطبی باز کند. انجمن محلی به او گفت که این محل پر از متخصصین فراوان است و آنقدر بیمار وجود ندارد که به مطب دیگری […]