جی5 لاین: پسر کوچک و بداخلاقی بود که خیلی زود عصبانی می شد و موجب رنجش دیگران می گشت، روزی پدرش به او کیسه ای پر از میخ داد و از او خواست تا هر وقت کسی را ناراحت کرد با چکش یک میخ روی دیوار بکوبد. روز اول سپری شد و پسرک 37 میخ داخل دیوار فرو کرد. طی چند هفته بعد هروقت که سعی می کرد خشم خود را کنترل کند تعداد میخ هایی که روی دیوار می کوبید نیز رفته رفته کمتر می شد.
سرانجام روزی فرا رسید که پسر کوچک دیگر عصبانی نشد و کسی را نرنجاند، وقتی پدرش از موضوع مطلع شد از او خواست تا هرروزی که قادر است هیجانات منفی خود را کنترل کند یکی از میخ ها را از دیوار بیرون بکشد. روزها یکی یکی گذشتند و بالاخره روز موعود فرا رسید. پسر کوچک با شهامت به پدرش گفت: تمام میخ ها را از دیوار بیرون کشیده ام.
پدر مهربانش او را با گرمی در آغوش کشید و وقتی که همراه پسر به سمت دیوار رسیدند به او گفت” پسرم کارت عالی بود اما به سوراخهایی که روی دیوار به جامانده نگاه کن. این دیگر همان دیوار سابق نیست. او اضافه کرد؛” صحبت از روی عصبانیت و سخنان نیشدار همواره زخم هایی را برجا می گذارد، اگر چاقویی را به قلب کسی فرو کنی و بیرون بکشی، دیگر مهم نیست چند بار بگویی متاسفم چون آن زخم ها هنوز آنجا هستند.”
جی5 لاین . کام
منبع اصلی: motivational-well-being
منبع تصویر: wikimedia
ترجمه: فیروزه جمشیدی
بازنگری و انتشار: حوریه جعفری
- ناگهان پای پسر پیچ خورد و صدای آآخ گفتن او در کوه پیچید
- او بر اثر تصادف با یک اتومبیل، دست راست خود را ازدست داد
- کتابی الهام بخش و عملگرایانه با موضوع موفقیت معرفی نمایید
- غیبت و زیرآبزنی یکی از عادات همکاران جدیدم بود
هر روز، ساعت ۷ صبح یک داستان مثبت در جی۵ لاین منتشر خواهد شد، اگر می خواهید روزی یک داستان انرژی بخش به ایمیل شما ارسال شود، صفحه “فیدبرنر” را مطالعه فرمایید!
بسيار زيبا و آموزنده بودن ممنونم انشاالله كه همه ي ما جوانان هم عبرت بگيريم آمين
تا میتوانی دلی بدست ار که دل شکستن هنر نمیباشد
ممنون ازداستانهای اموزنده وژرمحتواتون موفق باشید :-))
خیلی زیبا بود :-))
😀
چرا ما کسی را برنجا نیم بعد از آ ن عذر خواهی کنیم ?:-)