جی5 لاین: دو برادر بودند که سالها روی یک مزرعه کار می کردند. یک روز گفت و گوئی بین آنها پیش آمد و از هم دلخور شدند.چند روزی با هم صحبت نکردند و کم کم دلخوری شان بیشتر شد.
برادر بزرگتر به سراغ نجاری رفت و به او گفت : من و برادرم چندی پیش با هم نزاع کردیم زیرا او از من بدش می آید و چند نفر را استخدام کرده بود که وسط زمین را بکنند تا سهم زمینش را از من جدا کند و این نهری که می بینی بین زمین ما به راه افتاد. حالا از تو می خواهم در مرز زمین ما حصاری بکشی تا من هم او را نبینم.
نجار تمام روز مشغول به کار شد. وقتی برادر بزرگ برای دیدن نتیجه کار به مزرعه آمد به کلی جا خورد. چرا که نجار به جای حصار، روی نهر پلی ساخته بود! در این بین برادر کوچکتر هم از راه رسید و پل را دید. اشک در چشمانش حلقه بست و برادرش را در آغوش کشید.
پیشنهاد می کنم داستان دو برادر در مزرعه ای خانوادگی کار می کردند را ببینید.
جی5 لاین . کام
منبع اصلی: کتاب تو توی؟!-جلد دوم /امیررضا آرمیون/نشر ذهن آویز
منبع تصویر: Pinoy Eco Farmer
بازنویسی و انتشار: معصومه خداکرمی
هر روز، ساعت ۷ صبح یک داستان مثبت در جی۵ لاین منتشر خواهد شد، اگر می خواهید روزی یک داستان انرژی بخش به ایمیل شما ارسال شود، صفحه “فیدبرنر” را مطالعه فرمایید. همچنین برای دیدن سایر داستان ها به صفحه لیست داستان های مثبت مراجعه کنید.
دریافت افزونه
دمت گرم نجار……