چطور استعدادمان را شناسایی کنیم؟

زنده بودن را به بیداری بگذرانیم، که سال ها به اجبار خواهیم خفت!
با سلام به آقای مهندس مالکی و دوستان
قبل ازهر چیز باید تاکید کنم که بعضی ازسوالات مطرح شده (از نگاه من) به عنوان مشکل جدی شناخته نمی شن، در حقیقت مشکل بزرگ به دید ما از زندگی بر میگرده، هیچ از خودتون پرسیدین که جایگاه تون در میان افراد خانواده، فامیل، دوستان ونیزمیان افراد موفق کشوریا دنیا کجاست و چی میتونه باشه؟ (البته موفق نه به معنی اختراع و مدال و رتبه و…، بلکه به معنی زندگی کردن و نه فقط زنده ماندن) آیا شما قادرهستید خودتون رو باور داشته باشید؟
من هم با مشکل اهمال روبرو بودم و البته هنوزهم کمی با اون درگیر هستم. می دونین دلیلش چیه؟ دلیلش یه سواله که خودم توش موندم و احساس میکنم اگه بخوام واسش جوابی پیدا کنم ممکنه دیگه وقتی برام نمونه یعنی اتلاف وقت به معنای واقعی!!! نمیدونم در چه زمینه ای استعداد دارم ونمیدونم چطوری باید تشخیص بدم و همین مساله خیلی فرصت هارو از من می گیره .اما چند نکته ی مهم باعث کاهش تنبلی ها و داشتن هدف در زندگیم شد که واقعا با به کاربستن اونها یک قدم در زندگی فراتر رفتم دوست دارم اونارو دراختیار دوستان خوبم که شرایطشون برای من هم پیش اومده قرار بدم.
۱) خودتان را وادار کنید حتی روزی ۳خط درهرزمینه ای مطالعه کنید ومطالب جدید به خاطر بسپاریدحتی از طریق اینترنت. همیشه از لحاظ علمی بروز باشید.با استفاده از کتاب های آموزشی نرم افزارهای جدید پرکاربرد در رشته ی تخصصیتان را فرا بگیرید.
۲)هرگاه به مشکلی بر می خورید سخن بزرگان رو روی دیواراتاق بچسبانید (عجیب کارسازه)مثل:
-آن باش که هستی و آن شو که توان بودنت هست.
-زندگی کن، نگذار به آرامی بمیری.
-هرگاه به مشکلی برخوردی، خود را به میان آن افکن، ترس روبرو نشدن با مشکل بسیار سخت تروبزرگتر از مواجه شدن با خود مشکل است! و…
۳)به کار بستن تجربه ی دیگران پاداشی است بزرگ از سوی زندگی
۴)گاهی اوقات تنهایی خیلی آدمارو جلو میندازه
با اینکه هنوز به هدفم نرسیدم ولی همچنان امیدو کمی تلاش می تونه مسیر زندگیمو به رویایی باور نکردنی سوق بده.


مهدی مالکی نژاد: سلام خانم مینوی گرامی

بله همان طور که فرمودید یکی از بزرگترین علل اهمال کاری این است که ندانیم چه هدفی داریم و استعدادمان در چیست؟

ما در مصاحبه های استخدامی مان از افراد می پرسیم فرض کن خدای نا کرده یکی از دوستان یا آشنایانت فوت کرده و در مراسم خاک سپاری او شرکت کرده ای ولی به ناگهان متوجه می شوی که آن شخصی کسی نیست جز خود شما و آن هایی هم که در مراسمت شرکت کرده اند همه ی اقوام و دوستانت اند ، دوست داری در آن لحظه راجع به تو چه بگویند ؟،در واقع می خواهی چه چیزی بشنوی تا احساس رضایت کنی که زندگی پر ثمری را داشته ای ؟جواب ها متنوع است ولی تا حدود زیادی یک محور مشترک دارد و آن این که در آن لحظه همه دوست دارند که از آن ها به نیکی یاد شود ولی من وقتی این تمرین را انجام می دادم واقعا و قلبا دوست داشتم که همه بگویند “چه انسان موثری بوده”

خب این پیام قلبی من بسیار به من کمک کرد که بدانم باید چه کاری بکنم که اثر مثبتی برای خودم ،اطرافیانم ، جامعه ام، هموطنانم و بشریت داشته باشدم.

خب حتما می پرسید آقای مالکی این چه ربطی به مشکل اهمال کاری و بعد شفاف نبودن اهداف دارد؟

اتفاقا شفاف است،هدف گذاری از همین نقطه اغاز می شود

  •  قلبت چه می خواهد؟
  • و بعد سوال بعدی این است:چطور باید به آن برسی ؟
  • و برای رسیدن به آن از کدام استعدادهای خود بهره بگیرید؟

اجازه بدهید مساله را بیشتر باز کنم، من در آن لحظه احساس کردم که واقعا برایم مهم است که فردی مثبت و موثر برای همه باشم و بعد هم با خودم گفتم چه وقت من این احساس را بهتر و بیشتر تجربه کرده ام؟

بدون تردید آن مواقعی بوده که من کتاب میخواندم و مطالب کاربردی آن را به کار می بستم و با اثرات مثبت آن در درون خودم ،این اثرات که نگاه بهتر اخلاق بهتر فکر باز تر و…..بوده و به هر آن کس که در اطراف من بوده منتقل شده است و البته اولین تجربه ی عملی و وسیعم در این رابطه چاپ مقاله ام در روزنامه ی همشهری بوده(تفاوت های کلامی زن و مرد)خب من در حقیقت حالا به یک کشف در زمینه ی استعدادم دست پیدا کرده بودم من می توانم یک نویسنده شوم، یک سخنران باشم و البته قبل از آن یک مطالعه گر خوب!

پس من راهم را پیدا کردم و کافی بود اهدافم را باز هم شفاف تر کنم.

حالا بیایید یک فرض دیگر را بررسی کنیم ،فرض کنیم شما هم کسی هستید که قلبا دوست دارید یک فرد موثر برای خودتان و دیگران باشید و از طرفی علاقه شدید به تکنولوژی دارید و هر جا پای تکنولوژی در میان باشد احساس کردید حرفی برای گفتن دارید، خب این می تواند یک “علامت مهم “برای شما باشد که راه رسیدن به هدف ،برای من تکنولوژی است نمونه بارز این مثال ادیسون است آیا ادیسون نسبت به خیلی از نویسندگان و سخنرانان فردی موثر تر نبوده است؟

بنابراین برای استعدادیابی خود می توانید به این نکات توجه کنید:

1-من چه کارهایی را خیلی خوب و راحت انجام میدهم؟

آدمی هستم که ساعت ها مطالعه می کنم و خسته نمی شوم در حالی که دیگران چند دقیقه بیشتر تحمل ندارند!

پس شما آدم بردبار و صبوری هستی پس یکی از خصوصیات و توانایی های بالقوه شما این است که اهل صبر و حوصله هستید.

2-جستجو کنید که چه خصوصیاتی در شما واضح و غالب است؟ من از آن دسته آدمهایی هستم که صبر و حوصله ام خیلی زیاد است به همین خاطرم احساس می کردم که می توانم یک محقق خوب شوم و بدون شک هم اگر مشغول این کار نبودم حتما تمام عمرم را صرف یک موضوع می کردم و چنان به روی آن موضوع تمرکز می کردم که نه تنها در ایران بلکه در جهان جزو معدود افراد صاحب نظر در آن موضوع خاص باشم و به این ترتیب اثر بخشی ام را افزایش دهم.

3-از چه خصوصیاتی متنفرم؟

آیا کار تکراری به شدت حوصله ام را سر میبرد و یا این که دیگران را ،حتی برای وقتی مقصر هستند، تمایلی به رنجششان ندارم؟

خب طبیعی است شما هیچ وقت نباید به این فکر باشید که برای همیشه مثل یک پلیس و یا قاضی رفتار کنید.

در آخر توصیه میکنم با جستجوی کلمه “استعداد” و یا “استعداد یابی”مطالب و مقالات مفیدی که در این زمینه است را مطالعه کنید.

موفق باشید.

به این مطلب از 1تا 10 چه نمره ای میدهید ؟در چه صورت حتما ده می دادید؟

جی۵ لاین . کام

نویسنده: مهدی مالکی نژاد
منبع تصویر :  synaudit

هر سه شنبه، آقای مهدی مالکی نژاد با انتشار متنی به سوالات ارسالی شما پاسخ خواهند داد، برای مطالعه کلیه پرسش و پاسخ ها به صفحه “لیست پرسش و پاسخ” مراجعه نموده و جهت ارسال سوالات خود به صفحه “ارسال سوال” مراجعه فرمایید!

برچسب ها: , , , ,

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
50 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
پارسا
پارسا
7 سال قبل

من ناشکری نمی کنم ولی متاسفانه من هیچ استعدادی ندارم

جواد
جواد
7 سال قبل

من که هیچ هنری ندارم و هیچی بلد نیستم چه کار کنم به هیچ کاری هم علاقه ندارم ـ هزارتا کار عوض کردم ولی خوشم نیومده از هیچ کدوم ??

منیره جودی
منیره جودی
7 سال قبل

با عرض سلام من هم همیشه فکر میکردم یه استعداد پنهان دارم اگه پیداش کنم به چیزی که میخوام میرسم ولی تا حالا نتونستم پیداش کنم تا حدی زبان بلدم و میخوام ادامه بدم همچنین من عاشق هنرم طراحی و هنرهای دستی مثل سفالگری رو هم دوست دارم خیلی هم دوست دارم موسیقی یاد بگیرم نمیدونم تو چی میتونم موفق شم؟؟؟؟؟

Tafti
Tafti
8 سال قبل

سلام با توجه به بحثهایی که از شما عزیزان دیدم.به خودم جرئت دادم از شما آقای مالکی نژاد راهنمایی بگیرم.من شخصی هستم که صدای خوبی دارم،و عاشق خواندن.خیاط هستم و تا حدی ماهر و عاشق آن.لیسانس مددکاری دارم و عاشق فراگیری علم.و ارشدم رو دوست دارم بگیرم.توی هلال احمر هم عضو هستم و عاشق اینجوری کارا.در کل عاشق هر کاری هستم و نمی تونم یکیش رو انتخاب کنم و به موفقیت برسم.به قول قدیمی ها همه کاره و هیچ کاره.ممنون میشم راهنماییم کنید.

علی
علی
7 سال قبل
پاسخ به  Tafti

من کوچکتر از اونم که بخوام راهنمایی کنم ولی طی تجربه کمی که دارم به شما پیشنهاد میکنم اول همه کارهایی رو که دارید روی یک کاغذ بیارید، و هر کاری رو تو بیست و چهار ساعت تقسیم کنید ، مثال : برای صداتون ۲ ساعت و کار خیاطی که درامدتونه ٨ ساعت‌ ، مددکاری ۳ ساعت ، مطالعه ۲ ساعت ۶ ساعت خواب ۲ ساعت مفید هم خانواده، و هر روز هم کاراتونو بنویسید ، نوشتن مهمه ،

زهرا
زهرا
8 سال قبل

من هم مثل بقیه مشکل استعداد یابی دارم اما نمیدونم چطور پیدا کنم من به اسرار خونوادم به رشته ای پا گذاشتم که علایقم نبود اما حس میکنم در کار عملی موفقم اما چه کاری من سردرگم هستم خیلی دوست دارم مفید باشم حداقل برای خودم خواهش میکنم کمکم کنید