او بر اثر تصادف با یک اتومبیل، دست راست خود را ازدست داد

جی5 لاین: در روزگاران نه چندان دور در کشور چین پدری به اسم جانگ، همیشه آرزو داشت که پسرش لیو موفق و سربلند باشد و همواره او را برای بهتر شدن تشویق می کرد. اما یک اتفاق تلخ همه چیز را تغییر داد! یک روز که لیو داشت از مدرسه بر میگشت با یک اتومبیل تصادف کرد و بر اثر این تصادف دست راست خود را ازدست داد. جانگ ازاین تصادف بسیار ناراحت و غمگین بود و حال پسر هم بهتر از پدر نبود، او دیگر نمی توانست آینده ای روشن برای خود تصور کند و از اینکه دیگر نمی توانست مانند دیگر دوستانش ورزش و بازی کند بسیار ناراحت بود.

اما یک روز فکری به ذهن جانگ رسید. او دست پسرش را گرفت و هر دو با هم نزد استاد جودو شهر خود رفتند. جانگ به استاد گفت: همیشه آرزو داشتم که پسرم لیو، قهرمان یک رشته ورزشی باشد اما بعد از تصادف این آرزو تباه شده با این حال می خواهم که شما کاری بکنید تا او بتواند حداقل در مسابقات شرکت کند. استاد نگاهی به لیو انداخت و رو به جانگ کرد و گفت که پسرت قهرمان شهر خواهد شد! جانگ که از این حرف استاد شوکه شده بود باز با ناراحتی به استاد تاکید کرد که پسرم معلول است. اما استاد با قاطعیت حرف اول خود را تکرار کرد. جانگ این حرف استاد را امیدی واهی تلقی کرد با اینحال لیو را به دست استاد جودو سپرد.

روزها و ماه ها می گذشت و جانگ می دید که استاد به لیو فقط و فقط یک فن را یاد داده و هر روز فقط همان فن را با اون تمرین می کند. او از این وضع خیلی رضایت نداشت با این حال ترجیح داد که به استاد اعتماد کند. علاوه بر آن می دید که حال پسرش روز به روز بهتر می شود و روحیه اش قابل مقایسه با زمانی که تازه تصادف کرده بود نیست. جانگ با خودش می گفت که همین که لیو با این وضعیت در مسابقات شرکت کند از گوشه نشینی و غصه خوردن دور خواهد شد.

بعد از شش ماه تمرین و ممارست زمان مسابقه فرا رسید. در ابتدا همه به چشم ترحم به لیو یک دست نگاه می کردند و مطمئن بودند که او بدون یک دست نخواهد توانست مسابقه را تا پایان ادامه دهد چه برسد به برنده شدن آن هم در رشته ورزشی که حمتا باید از دست ها استفاده کرد! اما در کمال ناباوری ِ همگان، لیو اولین مسابقه را با اقتدار پیروز شد. به همین منوال مسابقات دیگر و به این ترتیب  در پیش چشمان متعجب دیگران، قهرمان شهر خود شد!

جانگ که از خوشحالی سر از پا نمی شناخت پیش استاد رفت و ضمن تشکر فراوان از او راز موفقیت پسر معلول خود را پرسید. استاد گفت تفاوت لیو با دیگر رقبا این بود که من به او فقط یک فن یاد داده بودم و تمام مدت پیش از مسابقات او فقط بر روی همین فن تمرکز کرده بود در حالی که دیگران وقت خود را برای آموزش و تمرین چندین فن صرف می کردند و طبیعی است که لیو در این فن از دیگران بهتر عمل کرد و در هنگام مسابقه هم می دانست که چون تنها یک فن بلد است باید به بهترین نحو از آن استفاده کند در حالی که دیگران مدام باید به این فکر می کردند که از کدام فن استفاده کنند. مهم تر از آن من به به لیو فنی را آموزش دادم که برای مهار آن رقیب باید دست راست او را می گرفت و فنی را اجرا می کرد ولی او دست راست نداشت در نتیجه رقیب او گیج شده و نمی توانست کاری بکند!

جی5 لاین . کام
منبع اصلی: سخنرانی دکتر شاهین فرهنگ
بازنویسی: حوریه جعفری
بازنگری و انتشار: حمید توکلی کرمانی

برچسب ها: , , , , , ,

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
12 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
trackback

[…] داستان او بر اثر تصادف با یک اتومبیل، دست راست خود را ازدست داد نیز نقس بسزایی در بازگشت اعتماد به نفس پسربچه داستان […]