هر دو پیچک در ابتدا شبیه هم بودند.

جی5 لاین: چندین سال پیش در مدرسه ای کوچک تدریس می کردم. مدرسه حیاط نداشت ولی بچه ها همیشه قبل از رفتن به کلاس باید به اتاقی بزرگ می رفتند تا در آنجا سرودهای صبحگاهی را بخوانند. علاوه بر آن گاهی مدیر و یا یکی دیگر مسئولین پرورشی دانش آموزان به آنجا می آمد و به بچه ها یک درس زندگی می آموخت. این درس ها برای ما معلم ها هم از جذابیت خاصی برخوردار بود زیرا از نوع نگرش به زندگی سرچشمه می گرفت.

یک روز صبح بعد از سرود مدیر مدرسه در حالی که دو گلدان پیچک شبیه به هم در دست داشت روبروی بچه ها قرار گرفت و به آنها گفت: بچه ها آیا شما تفاوتی بین این دو گلدان می بینید؟ همه یک صدا تاکید کردند که این دوگلدان هیچ تفاوتی با هم ندارند!

سپس مدیر ادامه داد: حال ما می خواهیم آزمایشی بر روی این دو گلدان انجام دهیم. من یک گلدان را در این سالن، کنار پنجره قرار می دهم و دیگری را کنار پنجره آشپزخانه. ما هر روز به هر دو گلدان به طور مساوی آب می دهیم و هر دو را از نور آفتاب بهرمند می کنیم. ولی به گلدانی که در این سالن قرار دارد توجه بیشتری می کنیم. از این به بعد تمام سرودهای شادمان را رو به گلدان واقع در سالن می خوانیم. کنارش می ایستیم و نوازشش می کنیم. با او نجوا کرده و  زیباییش را تحسین می کنیم. ولی با گلدان داخل آشپزخانه به هیچ عنوان صحبت نمی کنیم.

یکی از بچه ها با چشمانی حیرت زده پرسید: یعنی حتی نباید به گلدان آشپزخانه نگاه هم بکنیم؟ مدیر حرف او را تصدیق کرد. سپس هر گلدان را سرجایی که باید باشند قرار داد.

از فردای آن روز همه بچه ها شروع به نوازش گلدان داخل سالن می کردند، برایش شعر و دعا می خواندند و برگهای زیبایش را تحسین می کردند.

بعد از سپری شدن یک ماه مدیر به بچه ها اعلام کرد که زمان آزمایش به پایان رسیده است و دو گلدان را کنار هم قرار داد. همه مشاهده کردیم که گلدانی که در آشپزخانه و به دور از توجه ما بود چقدر پژمرده و زرد شده است، دیگر از آن برگ های سبز و بزرگ خبری نبود و انگار در این یک ماه گیاه هیچ رشدی نکرده بود در حالی که گلدانی که داخل سالن قرار داشت چندین برابر رشد کرده و برگهایش بسیار شاداب تر و بزرگ تر از ماه قبل بود.

بچه ها از اینکه گلدان آشپزخانه را آنطور می دیدند بسیار ناراحت بودند، با تایید مدیر آن را کنار گلدان سالن قرار دادند و از آن روز گلدان دوم را هم مورد توجه خود قرار دادند. دیری نگذشت که هر دو گلدان سرحال و شاداب و شبیه هم شدند بطوری که باز هم تشخیص آن دو از هم دشوار بود.

جی۵ لاین . کام
منبع: کتاب سوپ جوجه برای روح معلم – جک کنفیلد – ع.ا. راستکار محمودزاده
بازنویسی: حوریه جعفری
بازنگری و انتشار: حمید توکلی کرمانی

برچسب ها: , , , , , , , , ,

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
11 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
trackback

[…] هر دو پیچک در ابتدا شبیه هم بودند. […]