ارزش نوازش دست استاد

جی۵ لاین:«مایرا بیوولش» تعریف می کند: ویولن کهنه، آن قدر فرسوده و پر از لکه بود که مجری حراجی می پنداشت ارزش آن را ندارد که برای فروشش وقت صرف شود، اما آن را با لبخندی بالا برد و گفت:« چه کسی پیشنهاد قیمت می کند؟… یک دلار… دو دلار! فقط دو دلار؟ سه دلار! سه دلار؟ یک، سه دلار؛ دو…» اما نه! از اتاق پشتی، مردی مو خاکستری جلو آمد و آرشه را برداشت. سپس خاک نشسته بر ویولن را پاک کرد و سیم های آن را کوک کرد و آهنگی روح نواز و ناب نواخت؛ چونان آوای فرشته ای نغمه سرا… وقتی نوای موسیقی فروکش کرد، مجری حراجی لبخندی زد و با صدایی آرام و ملایم گفت:« حالا برای این ویولن کهنه چه قیمیت پیشنهاد کنم؟» و آن را با آرشه اش بالا گرفت و گفت:« هزار دلار! چه کسی دو هزار دلار پیشنهاد می دهد؟ دو هزار! چه کسی با سه هزار دلار موافق است؟ سه هزار، یک؛ سه هزار، دو؛ پس فروخته شد.» و به فروش رفت! بعضی از حاضرین با تعجب گفتند:« چه چیزی بر ارزش آن افزود؟» بی درنگ پاسخی به گوش رسید:« نوازش دست یک استاد.»

منبع اصلی:من و ما! جلد یکم/ امیررضا آرمیون/ انتشارات ذهن آویز

نظرتون رو بفرستیدو اگر از دیدگاه دوستان دیگه هم خوشتون اومد،برای تأیید روی علامت + کلیک کنید.
هر روزساعت۷صبح یک داستان مثبت درجی۵لاین منتشر میشود.برای دریافت آن در ایمیلتان“فیدبرنر”را مطالعه فرمایید. برای مطالعه ی کلیه ی داستان های مثبت این کتاب می توانید خرید از انتشارات ذهن آویز داشته باشید تا علاوه برحمایت ازمولف گرانقدر در توسعه ی مثبت اندیشی بکوشید.

برچسب ها: , , , ,

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها