مسافرخانه ی پنج رنگ

جی۵ لاین:روزی روزگاری مسافرخانه ای بود که ” ستاره ی نقره ای” نامیده می شد. صاحب آنجا سعی می کرد تا با انجام بهترین کارها مانند ایجاد یک فضای راحت، همراه با ارائه خدماتی دوستانه و قیمتهای معقول جلب مشتری نماید. اما موفق نمی شد . سرانجام در اوج نا امیدی او با کدخدای عاقل آنجا مشورت کرد. کدخدا پس از شنیدن داستان غم انگیز او گفت:” این خیلی ساده است! شما باید نام مسافرخانه را عوض کنید!” – ” این غیر ممکن است. اینجا سالها ” ستاره ی نقره ای” بوده و در سراسر کشور به این نام شناخته شده است.” – ” شما باید اسم آن را بگذارید « پنج رنگ» و ردیفی از شش زنگ بر سر در آن آویزان کنید!” –” شش زنگ؟ مضحک است؟ این چه مزیتی می تواند داشته باشد؟” –” آن را امتحان کن و ببین!” صاحب مسافرخانه امتحان کرد و این نتیجه ای بود که او از این کار گرفت: هر مسافری که از جلوی مسافرخانه عبور می کرد، متوجه این اشتباه می شد. با این اعتقاد که هنوز کسی به این موضوع توجه نکرده، برای تذکر این موضوع به داخل مسافرخانه می رفت و با ورود به آنجا تحت تاثیر محیط دوستانه ی آنجا قرار گرفته، برای تجدید قوا توقف می کرد و این همان فرصت طلایی بود که صاحب مسافرخانه مدتها به دنبال آن گشته بود.
نکته: هیچ چیز ” منیت” ما را به اندازه ی تصحیح اشتباهات دیگران راضی نمی کند.

منبع تصویر:blog
منبع اصلی:خودت باش جلد سوم/ سعید گل محمدی/ انتشارات آسیم

نظرتون رو بفرستیدو اگر از دیدگاه دوستان دیگه هم خوشتون اومد،برای تأیید روی علامت + کلیک کنید.
هر روزساعت۷صبح یک داستان مثبت درجی۵لاین منتشر میشود.برای دریافت آن در ایمیلتان“فیدبرنر”را مطالعه فرمایید. برای مطالعه ی کلیه ی داستان های مثبت این کتاب می توانید خرید از انتشارات آسیم داشته باشید تا علاوه برحمایت ازمولف گرانقدر در توسعه ی مثبت اندیشی بکوشیم.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها