شوق یک آرزو

جی۵ لاین:پسر کوچکی بود که رویای پرواز داشت و آرزو می کرد که بتواند مانند پرندگان در آسمان به پرواز در آید. هر چه بزرگ ترها به او توضیح می دادند که انسان ها قادر به پرواز نیستند، او نمی توانست درک کند که چرا پرندگانی که از لحاظ جثه از او هم بزرگ تر هستند می توانند پرواز کنند، ولی نمی تواند!؟ روزی او به پارک نزدیک خانه شان رفت. در انجا پسری را دید که به دلیل فلج بودن قادر به راه رفتن نبود. پسرک تنها روی شن ها نشسته بود و با شن ها بازی می کرد. به او نزدیک شد و پرسید:« تو هم مثل من دوست داری پرواز کنی؟» پسر فلج پاسخ داد:« نه! من دلم می خواهد مثل تو راه بروم و بدوم. دوست من می شوی؟» پسرک کنار او نشست و ساعتی را با هم شن بازی کردند و از رویاهایشان حرف زدند. کمی بعد، پدر پسر فلج با صندلی چرخ دار کنار آنها آمد و به او گفت که وقت رفتن است. پسرک به آرامی به پدر پسر فلج گفت و آن پدر هم حرف او را قبول کرد. آن پسر، کودک فلج را پشت خود سوار کرد و روی علف ها شروع به راه رفتن کرد و کم کم به سرع گام های خود افزود. باد به صورت هر دوی آنها می وزید و بازی آنها را مفرح تر می کرد. پسرک به شوق آمده بود و در میان درختان می دوید و کودک فلج هم دستان خود را به اطراف باز کرده بود و می خندید. پدرش که از دور آنها را نگاه می کرد، اشک شوق بر چهره اش روان شد. کودک فلج در حالی که دست هایش را در هوا تکان می داد، رو به سوی پدرش فریاد زد:« پدر ببین، من دارم پرواز می کنم. من دارم پرواز می کنم.»
حساب نعمت هایت را داشته باش، نه مصیبت هایت.
حساب داشته هایت را داشته باش، نه باخته هایت
حساب خوشی هایت را داشته باش، نه غم هایت
حساب دوستانت را داشته باش، نه دشمنانت
حساب سلامتیت را داشته باش، نه سکه هایت

منبع تصویر:blog
منبع اصلی:زندگی کن جلد یکم/ امیر رضا آرمیون/ انتشارات ذهن آویز

نظرتون رو بفرستیدو اگر از دیدگاه دوستان دیگه هم خوشتون اومد،برای تأیید روی علامت + کلیک کنید.
هر روزساعت۷صبح یک داستان مثبت درجی۵لاین منتشر میشود.برای دریافت آن در ایمیلتان“فیدبرنر”را مطالعه فرمایید. برای مطالعه ی کلیه ی داستان های مثبت این کتاب می توانید خرید از انتشاراتذهن آویز داشته باشید تا علاوه برحمایت ازمولف گرانقدر در توسعه ی مثبت اندیشی بکوشیم.

برچسب ها: , , , , , ,

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
2 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حمیدشهبازی
حمیدشهبازی
9 سال قبل

خدایا شکرت به خاطر تمام چیزهایی که خواستم و دادی و شکر به خاطر تمام چیزهایی که خواستیم وندادی چون خودت همه چیزو از ما بهتر میدونی وصلاح بنده هات رو بهتر وبیشتر تشخیص میدی

سيدمرتضي ميرصانع
سيدمرتضي ميرصانع
9 سال قبل

يكي از بهترين كتابهايي هست كه توي عمرم خوندم. عاليه ه ه